وبلاگ اندیشه ، محمد گرمابی

سیاسی-اعتقادی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵۸ مطلب با موضوع «ادبی» ثبت شده است

سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ

دست دزدها که کوتاه شود رفاه هم خواهد آمد

 اول ای جان دفع شر موش کن

مادر این انبار گندم می کنیم      **       گندم جمع آمده گم می کنیم

می نیندیشیم آخر ما به هوش  **کین خلل در گندم است از مکر موش

موش تا انبار ما حفره زده است    **   وز فنش انبارها ویران شده است

اول ای جان دفع شر موش کن     **    وانگهان در جمع گندم جوش کن

مثنوی –دفتر اول -380
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۱:۴۵
محمد گرمابی
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ق.ظ

برگی از مثنوی !!!

دلیل خیلی از گرفتاریها خودمان هستیم :

مائده از آسمان در می رسید ***بی صُداع وبی فروخت وبی خرید

در میان قوم موسی چند کس ***  بی ادب گفتند کو سیر و عدس

منقطع شد نان و خوان آسمان **  ماند رنج زرع  و بیل و  داسمان

هرچه بر تو آید از ظلمات و غم **آن ز بی باکی و گستاخی است هم

مثنوی ؛دفتر اول -89

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۳
محمد گرمابی
شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ

شعر ؛ خـواب

خواب

یار در باطن اگر همدم اغیار نبود ** عاشق دلشده را دیده ی خونبار نبود

گر شبان بود ز اسرار شبانی آگاه **گلِّه ،محنت کش گرگان ستمکار نبود

حال ما خوب نگردید ،از آنرو که طبیب ** هیچ در فکر شفا دادن بیمار نبود

علت گمرهی قافله را پرسیدم    ***  غیر  بیعرضگی  قافله  سالار  نبود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۹
محمد گرمابی
چهارشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۰ ق.ظ

شعر طنز سیاسی دهه 20

بوقلمون ها

سال ها دیده و دل غرقه به خون بوده و هست

داغ ها  بـر  جگر  از  سـوز  درون  بـوده وهست

عـوض  افسـر  عــزت  ،  بــه  ســر  اهـل  وطـن

خاک این خانه ، بی سقف وستون بوده و هست

فـتـح  از  آن  روی  نـکـردیـم  کـه  ایـرانـی  را

از قشون بهره همین لفظ قشون بوده و هست

پشت ما گر که شکسته است تعجب نکنید

بـار  اِدبـار  ز  انـدازه  فـزون  بـوده  و هست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۴۰
محمد گرمابی
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ

طــلا و بــلا !

طلا و بلا

در این محیط ،غم وغصه ای که قسمت ماست ،

زدست  ناکسیِ  دشمنان  دوست    نماست

پـی  فـریـب کسـان دم زعدل و داد زند

کسی که در ره بیداد وظلم راهنماست

برای  پـیـکر بـیمار مملکت بـه یقین

زبین بردن خائن یگانه راه شفاست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۳۸
محمد گرمابی
شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۲۸ ب.ظ

شعر طنز سیاسی که در دهۀ 30 منتشر شد

الاغ خر کچی

بیگانه  گر  بــه کشــور نــظر نداشت ،*

زیـن  رهگذار دیـو خیانت گـذر  نداشت

دولت  وزیر  خائن  و فاسد نمی گرفت *

مجلس وکیل مفت خور و مفت بر نداشت

دیــروز  اگـر  کــه  غیـر  نبــود  آبیـار  باغ *

امروز  شاخ فتـنـه وشر برگ و بر نداشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۲۸
محمد گرمابی
جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۴ ب.ظ

شعر ؛ شاید سیاسی

باعث خجالت

چرا هر آنکه کند دعوی دلالت ما **شود دلالت او مایه ی ضلالت ما ؟!

چنین که گرم نشاطند اولیائ امور **کجا شوند خبردار از ملالت ما ؟

از آن دوا که طبیبان بی وقوف دهند *شگفت نیست گر افزون شود کسالت ما

علاج کار خود ار خود کنیم ،خوب تر است **ولی دریغ که مانع بُوَد جهالت ما

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۴
محمد گرمابی
پنجشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۰۴ ب.ظ

عـــــجـــا یــــب !!!!!!

عجایب !!!

گرعیش در این دوره نصیب است ،عجیب است*

ورهست دلی شاد ، عجیب است، عجیب است

آن کـس که نشـسته اسـت پـس مـیز ریاست *

گــر دور ز تــزویر و فــریب است ، عجیب است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۰۴
محمد گرمابی
دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۳۳ ق.ظ

پیش از اینها فکر می کردم خدا.....

پیش از این..

پیش از اینها فکر می کردم خدا*****خانه ای دارد کنار ابر ها
مثل قصر پادشاه قصه ها***خشتی از الماس خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور***بر سر تختی نشسته با غرور
ماه برق کوچکی از از تاج او*******هر ستاره پولکی از تاج او
اطلس پیراهن او آسمان********نقش روی دامن او کهکشان
رعد و برق شب طنین خنده اش**سیل و طوفان نعرة توفنده اش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۳۳
محمد گرمابی
پنجشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۴۶ ب.ظ

شعر ؛ بـهـار و خـزان مـا

بهار و خزان ما

آمد  بهار  و  شاهد  گل  گشت  یار  ما

وز دست رفت بار دگر اختیار ما

بر طرف  جویبار  ، چه  حاجت  که  لم دهیم

تا هست دیده ی تر ما ،جویبار ما ؟

گیسوی  فر نخورده ی  سنبل  به طرف باغ

آشفته است لیک نه چون روزگار ما

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۴۶
محمد گرمابی