آیت الله مصباح یزدی و اندیشه ولایت عدول مومنان
اعتقاد مصباح یزدی به "ولایت غیرفقیه"(ولایت عدول مومنان )
مخالفت با تأکید آیتالله هاشمی بر عدم ضرورت حذف رهبری شورایی از قانون اساسی در حالی صورت میگیرد که برخی از مخالفان رهبری شورایی نظیر آیت الله مصباح یزدی حتی به «ولایت غیرفقیه» هم اعتقاد دارند!
حجت الاسلام رضا صنعتی* - مخالفت با تأکید آیتالله هاشمی بر عدم ضرورت حذف رهبری شورایی از قانون اساسی در حالی صورت میگیرد که برخی از مخالفان رهبری شورایی خود از فرضهای دیگری سخن گفتهاند که به مراتب از وضعیت ایدهآل حاکمیت ولیفقیه واحد تنزل یافتهتر است. به عنوان نمونه آیتالله مصباح یزدی در تبیین نظریهی سیاسی خود در یکی از سخنرانیهای پیش از خطبههای نمازجمعهی تهران میگوید:
از دیدگاه اسلام ساختار
حکومت اسلامی مراتب گوناگونی دارد، مرتبهی ایدهآل آن وقتی تحقق مییابد که
پیامبر یا امام معصوم در رأس حکومت قرار گیرد. مرتبهی نازلتر از آن، این است که
حکومت به فقیه جامعالشرایطی سپرده شود که از نظر علم، تقوا و مدیریت جامعه شباهت
بیشتری به امام معصوم داشته باشد. نازلتر از این مرتبه نیز تصور دارد ـ چنانکه
فقها آن را در کتابهای خود به عنوان یک فرض فقهی مطرح کردهاند ـ و آن این است که اگر فقیه جامعالشرایط یافت نشد و یا اگر
فقیهی که مردم به او دسترسی دارند فاقد قدرت مدیریت جامعه است، ولایت و حکومت به
عدول مؤمنین سپرده میشود؛ چون نمیتوان جامعه را به حال خود رها کرد و
حکومتی برای آن تشکیل نداد. پس اگر امام معصوم حضور داشت، حکومت و ولایت او نهایت
مطلوب است؛ و اگر معصوم حضور نداشت، بایسته است که فقیهی که اشبه به امام معصوم
است حکومت را به دست گیرد. در صورت نبود چنین فقیهی، مؤمن عادلی حکومت را به دست
میگیرد که عدالت و تقوای او در حدی است که مردم به او اعتماد میکنند و به اجرای احکام
از سوی او رضایت میدهند، گرچه علم و دانش او در حد یک فقیه نیست. البته
ما امیدواریم که همواره در جامعهی ما علما و بزرگانی که صلاحیت رهبری و مدیریت
جامعه را دارند، وجود داشته باشد تا بار سنگین رهبری جامعه را به دوش بگیرند؛
چنانچه خداوند متعال بر ما منت نهاد و نعمت وجود امام عزیز را به ما ارزانی داشت
تا به نحو شایسته جامعهی ما را رهبری کند و پس از او کسی را برای ما ذخیره کرد که
شاگرد و خلف صالح آن امام میباشد و در تقوی، زهد، بینش سیاسی، رعایت مصالح
مسلمین، مدیریت و رهبری جامعهی اسلامی و صفات برجستهی دیگر به آن عزیز شبیهتر و
نزدیکتر است.
پرسش اساسی ما
آن است که چگونه از نگاه آقایان تنزّل از ولایت «فقیه» به «مؤمنِ غیرفقیه» در شرایط
خاص جایز است ولی در همان شرایط تنزّل به «شورای فقها» جایز نیست؟! نکتهی
دیگر آنکه چگونه دفاع از فرض «رهبری شورایی فقها» که در اولین قانون اساسی جمهوری
اسلامی به امضای امام خمینی و شمار زیادی از فقهای عضو مجلس خبرگان قانون اساسی
رسید، طرحی شیطانی و تضعیف جایگاه ولایت فقیه تلقی میشود اما طرح «ولایت
مؤمن غیرفقیه» از تریبون نماز جمعهی تهران که مستلزم تغییرات گسترده در ساختارهای
فقاهت محور نظام و تعریف نظمی نوین از جمله در ساماندهی تعاملات رهبر غیرفقیه با
شخصیتها و نهادهای فقهی برای حفظ ماهیت اسلامی حکومت خواهد بود، تضعیف جایگاه
«ولایت فقیه» نیست؟.
* نویسنده کتاب گفتمان مصباح
منبع:
کتاب مشروعیت آسمانی
گفتنی است کتاب مشروعیت آسمانی به بررسی مشروعیت ولایت فقیه در اندیشه آیت الله هاشمی رفسنجانی و مطابقت آن با روایت مخالفان ایشان پرداخته است که در 168 صفحه از سوی انتشارات سلمان فارسی با قیمت 7500 تومان منتشر گردید استاینجا.