وبلاگ اندیشه ، محمد گرمابی

سیاسی-اعتقادی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۴ ب.ظ

شعر ؛ شاید سیاسی

باعث خجالت

چرا هر آنکه کند دعوی دلالت ما **شود دلالت او مایه ی ضلالت ما ؟!

چنین که گرم نشاطند اولیائ امور **کجا شوند خبردار از ملالت ما ؟

از آن دوا که طبیبان بی وقوف دهند *شگفت نیست گر افزون شود کسالت ما

علاج کار خود ار خود کنیم ،خوب تر است **ولی دریغ که مانع بُوَد جهالت ما

ز کودکان پدر مرده تیره بخت تریم **که هیچ کس نکند فِکر استمالت ما

دو چیز بر دهن ما نهاده مُر سکوت **یکی نجابت ما ویکی اصالت ما

به روزگار کسی برنخاست از پی کار *که روز کار نشد مایه ی خجالت ما

بدانکه لاف دلالت زند ، شبی گفتم **که از چه روی شدی باعث ضلالت ما ؟

جواب داد که گمراه کردن مردم **همیشه عادت ما بوده است وحالت ما

کنون بنال وبکش بار ظلم ،چون خوردی **فریب وعده ی آزادی وعدالت ما

کسی به گفته ی ما هرگز اعتنا نکند **جز آنکه نیست خبردار از رذالت ما

مرام ماست که خلقی کنیم آلت دست **شما برای چه آخر شدید آلت ما

تهران مصور 29/10/23

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۰۷
محمد گرمابی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی