داستانی ازکوروش
ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﻗﺘﻞ ﻧﺰﺩ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺰﺭﮒ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﻗﺼﺎﺹ ﺑﻮﺩﻧﺪ
ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﻗﺘﻞ ﻧﺰﺩ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺰﺭﮒ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﻗﺼﺎﺹ ﺑﻮﺩﻧﺪ
صندلی غرور می آورد ،زمین نشستن فروتنی --امان از این صندلی که وقتی انسان به آن چسبید دیگر ول نمی کندوبلاخره هم ضایع می شود
گرمابی
این گله ها به من چه؟کار شما به من چه؟
چه قدر می زنی داد که آب ونان نداری ؟
ز فرط بینوائی ،به جسم جان نداری ؟
روح ورمق نداری ،تاب وتوان نداری،
عمو به من چه آخر که این وآن نداری؟
بعضی افراد معتقدند که خداوند در سوره بقره فقط چهار مورد یعنی :گوشت مردار،خون ،خوک وحیوانی که هنگام ذبح نام غیر خدا برده شده حرام دانسته وباقی چیزها یی که نام برده نشده مثل سگ ،جزء محرمات ونجاسات ندانسته چون اگر بود ذکر می کرد، واز طرفی درآیه از ادات حصر استفاده شده پس همین موارد فقط حرام هستند.
میگویند پرنده ای کوچک با منقار خود آب برای خاموش کردن آتشی که نمرودیان برای سوزاندن ابراهیم تهیه کرده بودند می برد ،از او پرسیدند این آب کجا وآن خرمن آتش کجا «جواب داد:می دانم نمیتوانم به تنهایی این آتش را خاموش کنم اما می خواهم ابراهیمی باشم»
امام علی (ع) نهج البلاغه حکمت 328
هیچ فقیری در دنیا گرسنگی نمی کشد مگر آنکه ثروتمندی حق اورا نداده باشد ،وخداوند از اغنیا در این باره خواهد پرسید.
نامۀتنسر (بخش دوم)
دربخش اول به تاریخچه ،تعاریف وبیان بعضی ازمطالب نامه مثل یکی بودن دین وسیاست ،احیاء دین ،ظلم وعدالت ازنظر تنسر پرداختیم وادمۀ مطالب:
طبقات موجود دردوران اردشیر:
تنسر می گوید:«بداند که مردم دردین چهار اعضاء اند وسر آن اعضا پادشاهست»
ازقضا هم من مربضم ،هم زنم،هم بچه ام بسکه دراین خانۀ ویران مرض دارد شیوع
نامۀ تنسر
بیان اوضاع واحوال زمانه:
حدود سال 212میلادی، دورۀ ظهور اردشیر بابکان وبدل کردن وضع ملوک الطوایفی به شاهنشاهی واحد وبنیان نهادن سلسلۀ شاهان ساسانی وتجدید حیات وتقویت دین زرتشتی ،یکی ازدوره های درخشان ایران که توانست بعد ازسالیان دراز ایرانشهری رابه صورت یک خدایی درآورد.
من برای متنفر بودن ازکسانیکه ازمن متنفرند وقتی ندارم، زیرا من گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند