يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۱۳ ب.ظ
راه نـان خـوردن
بیا ،بیا که غذائی قلندری بخوریم
کباب و کوفته با نان بربری بخوریم
خوش است آنکه نه پا در طریق عشق نهیم
نه حسرت صنـمی سیـنه مرمری بخوریم
بیا ،بیا که غذائی قلندری بخوریم
کباب و کوفته با نان بربری بخوریم
خوش است آنکه نه پا در طریق عشق نهیم
نه حسرت صنـمی سیـنه مرمری بخوریم
روزی ، گرگی در دامنه کوه متوجه یک غار شد که حیوانات مختلف از آن عبور می کنند. گرگ بسیار خوشحال شد و فکر کرد که اگر در مقابل غار کمین کند، می تواند حیوانات مختلف را صید کند. بدین سبب، در مقابل خروجی غار کمین کرد تا حیوانات را شکار کند.