وبلاگ اندیشه ، محمد گرمابی

سیاسی-اعتقادی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵۸ مطلب با موضوع «ادبی» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۳۷ ب.ظ

استاد نادیده هایی که خود را استاد میپندارند

ای بسا زرّاقِ گولِ بی وقوف **

                *از رَهِ مردان ندیده غیرِ صُوف

ای بسا شوخان ز اندک اِحتراف *

                 *از شهان ناموخته جز گفت و لاف

هریکی در کف عصا ،که موسی ام *

                  *می دمد بر ابلهان که : عیسی ام

آه از روزی که صدقِ صادقان *

               * باز خواهد از تو ، سنگِ امتحان

                مولوی (دفتر پنجم)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۷ ، ۱۳:۳۷
محمد گرمابی
پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۰ ق.ظ

دمی با مولوی

صد کتاب ار هست جـز یک باب نیست

صد جهت را قصد جــز محراب نیست

این طرق را مخلصش یک خانه است

این هزاران سنبــل از یک دانه است

مولوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۶ ، ۱۱:۴۰
محمد گرمابی
سه شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۲۹ ب.ظ

دَمی با خیام

ترکیب طبایع چُو به کام تو دمی است       

  رو شاد بزی اگر چه بر تو سِتمی است

با  اهــل خِــرَد باش  که اصل تن تو          

 گردی و نسیمی و غباری و دَمی است

حکیم عُمر خیام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۳:۲۹
محمد گرمابی
يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ب.ظ

شعر طنز بعد از توافق

بعد از توافق
هرکار آسان می شود بعد از تــوافـق اجناس ارزان می شود بعد از تـوافـق
هر چند چیزی قبل از این ارزان نـمی شد اما از الان می شود بعد از تـوافـق
در سالن اجلاس تهران جان کری جان هر روز مهمان می شود بعد از تـوافق
حـتـی شنیدم حـافـظ شـیـراز می گفت اصلاح اوزان می شود بعد از تـوافـق
تا هستــه ای رونق بگیرد مطمئنم فــردو هم استان می شود بعد از تـوافـق
می گفت مثل مادرش بــاراک اوبـامـا حتما مسلمان می شود بعد از تـوافـق
بلبل غزلخوان بود از اول ولی گـــــل قطعا غزلخوان می شود بعد از تـوافـق
با رفع تــحـریــم جهانی خــــاک ایــران سیراب باران می شود بعد از تـوافـق
حل میشود بحران آب خوردن ما هر چشمه جوشان می شود بعد از تـوافـق
گل می کند هی طبع شاعرهای ایران کشور گلستان می شود بعد از توافق
قبل از تــوافــق بخت مژگان بستـه بود وابخت مژگان می شود بعد از تـوافـق
دارد شـتـر در حالت عادی دو کــوهان اما سه کوهان می شود بعد از تـوافـق
میگفت مشتی ممدلی با همسر خود این ده چو تهران می شود بعد از توافق
مادر  بــزرگ  مادرم  دنــدان   نــدارد  دارای  دنــــدان  می شود بعد از تـوافـق
در سفره ما جای چـایـی هست خالی پــرقـنـد قندان می شود بعد از تـوافـق
ما که فقط از مرغمان هی بال خوردیم شکر خدا ران می شود بعد از تـوافـق
هر شاعری مانند باباطـاهر انگار یک خورده عـریـــان می شود بعد از تـوافـق
گفته است استاندار قـــم، انـدازه قــم قــدر خراسان می شود بعد از تـوافـق
معشوقه ای دارای زلـفی لخته بوده زلـفش پریشان می شود بعد از تـوافـق
اشعار ما آواره و بی وزن و بی جان قطعا که بی جان می شود بعد از تـوافق

رضا رفیع
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۹
محمد گرمابی
يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۷ ق.ظ

مرام رجال ما (تهران مصور سال 1324 )

مرام رجال ما

اسباب تیره بختی ما ،  قیل و قال ماست

                 ادبار ما  نتیجه ی  جنگ  و  جدال  ماست

قیدی به پای ما زد و  بندی به  دست  ما

                  افعال ما ، که حاصل آن ،  انفعال  ماست

کرده است صبح روشن ما را چو شام تار

                    اعمال ما که زاده ی فهم و کمال ماست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۷
محمد گرمابی
شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۶ ب.ظ

چاپلوسها را از خود دور کنید !!!

هرکس بیشتر برای تو خم می شود

مثل کمانی است که محکمتر به تو تیر می زند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۶
محمد گرمابی

وکیل و وزیر

وزیر گوید : نَــرَم ، وکیل گوید : بِــدوش

شب ز وزیری شریف کرد  حریفی  سؤال

کز چه به مجلس کنند با تو  وکیلان جدال ؟

گفت :هر آن کس که شد صالح ونیکو خصال

از  پـی خدمت به  خـلق ، هیچ  نیابد  مجال

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۷
محمد گرمابی
شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ب.ظ

بی خیال کم و زیاد دنیا باش !!

کم و زیاد این دنیا مثل سیل می گذرد


عـاقـل اندر بیش و   نقصان ننگرد

                آن که هر دو همچو سیلی بگذرد

خواه صـاف و خواه سـیـل تیره رو

                چون  نمی پاید دمـی از  وی مگو

مثنوی –دفتر اول -2290

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۶
محمد گرمابی
سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۳ ب.ظ

گندمی که در انبار بماند شپش می کند !!!

نان دهی از بهر حق نانت دهند

نان دهی از بـهر  حق  نانت  دهند

                          جان دهی از بهر حق جانت دهند

هرکه  کارد  گردد  انبارش  تهی

                               لیک  اندر  مزرعـه   باشد  بِهی

وآنکه در انـبـار مـانـد و  صَـرفه کرد

                          اِشپِش و موش و حوادثهاش خورد

مثنوی –دفتر اول -2240

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۳
محمد گرمابی
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۱ ب.ظ

بــگــو بــگــو(از اشعار منتشر شده در دهه 20 )

هله ای یار بگو ،نکته بسیار بگو

هله برخیز و سخن های نمک دار بگو

خوبی این گل و  بد ذاتی آن خار  بگو

شکوه ی  قافله  با  قافله  سالار  بگو

                           از فلان رند و فلان پول وفلان کار بگو

                           هله ای  یار  بگو  ،   نکته بسیار بگو

چون دگر حوصله ی ملت ایران سر رفت

آمد آن شوخ دموکراسی و با ما ور رفت

آن قدر کرد که دیکتاتوری از جا در رفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۱
محمد گرمابی