ویژگیهای یک دموکراسی :؛
آبراهام لینکلن :
حکومت مردم، به وسیله مردم، برای مردم، هرگز از روی زمین محو نخواهد شد
سادهترین تعریفی که امروزه از دموکراسی شده، حکومت مردم بر مردم است که برگرفته از اندیشه خردورزانی مانند ارسطو و پریکلس در یونان باستان قدیم بود. دموکراسی نظامی است که اجازه شرکت به همه را میدهد بهگونهای که همه مردم در حکومتکردن شریک باشند. جیمز برایس، استاد دانشگاه آکسفورد معتقد است دموکراسی به معنای اکثریت است، اکثریتی که اقلیت را به رسمیت بشناسد و به رأی و نظر آنان نیز احترام بگذارد. این اکثریت دارای سه ویژگی است که این سه ویژگی سه ممیز دموکراسی را از دیگر نظامهای غیردموکراتیک تفکیک میکند:
اول اینکه اهداف حکومت را افکار عمومی تعیین و پیشنهاد میکند نه گروههای اشرافیگری از هر نوع،
دوم اینکه حاکمان را مردم انتخاب میکنند و جز با انتخاب عمومی هیچ راه دیگری برای مناصب حکومتی وجود ندارد و
سوم اینکه مردم این حق را دارند که با سیاستهای منتخبان خود مخالفت کنند، مطالبهگر باشند و به دنبال مطالبات ملی و حتی فردی.
اما برای اینکه موارد بیانشده تحقق پیدا کند، نیازمند پیشزمینه آموزش و آگاهی برای انتخاب درست در یک جامعه متکثر است.
اول از همه باید تلاش کرد تودهها را هرچهبیشتر آموزش داد تا بهتر بتوانند از توانایی و امکانات خود برای حضور در عرصههای سیاسی بهره گیرند و قدرت بیشتری برای سنجش امور عمومی و داوری درباره آنها پیدا کنند. «حضور مردم در انتخابی آگاهانه، بهترین پایههای دموکراسی است»، ثانیا باید مردم را در پرداختن هرچه بهتر و بیشتر در عرصه عمومی و داوری درباره آنها تشویق کرد تا بتوانند با آگاهی و شناخت بهتر دست به انتخاب بزنند
(به قول دکتر بشیریه دموکراسی بدون اکثریت آگاه و علاقهمند به مسائل سیاسی ممکن نیست)
چنان که هابر ماس نیز در این زمینه اعتقاد دارد که «دولت دموکراتیک قانونی، نظمی است سیاسی که از سوی خود مردم آفریده شده است و به موجب عقیده و ارادهسازی آنها کسب مشروعیت میکند و بهاینترتیب است که به تابعان قانون امکان میدهد در همان حال خود را واضعان قانون مشاهده کنند».
روسو نیز معتقد است در دموکراسی مستقیم شهروندان از قانونی اطاعت میکنند که خود در ایجاد آن مشارکت مستقیم دارند. به معنی دیگر اطاعت از چنین قانونی در حقیقت اطاعت از اراده خودشان است. آزادی واقعی از نظر روسو اطاعت از قانونی است که ما خود وضع کردهایم و بر اجرای آن متعهد هستیم.
بهطورکلی مفهوم دموکراسی را میتوان در چندین اصل خلاصه کرد:
اول : نشئتگرفتن قدرت و قانون از اراده مردم،
دوم : آزادی بیان افکار عمومی و اتکای حکومت به آن،
سوم : وجود شیوههای مشخص برای بروز افکار عمومی از جمله احزاب سیاسی،
چهارم : اصل حکومت اکثریت عددی در مسائل مورد اختلاف در افکار عمومی مشروط به وجود تساهل و مدارای سیاسی،
پنجم : محدودبودن اعمال قدرت به رعایت حقوق و آزادیهای فردی و گروهی،
ششم : تکثر و تعدد گروهها و منافع و ارزشهای اجتماعی،
هفتم : امکان بحث عمومی و مبادله آزاد افکار درباره مسائل سیاسی و قدرتمندی جامعه مدنی،
هشتم : اصل نسبیت اخلاق و ارزشها،
نهم : تساهل در برابر عقاید مختلف و مخالف،
دهم : برابری سیاسی گروههای اجتماعی از لحاظ دسترسی به قدرت،
یازدهم : امکان تبدیل اقلیتهای فکری به اکثریت از طریق تبلیغ نظرهای گروهی،
دوازدهم : استقلال قوه قضائیه در جهت تضمین آزادیهای مدنی افراد و گروهها،
سیزدهم : تفکیک قوا با استقلال حداقل سه قوه از یکدیگر،
چهاردهم : امکان ابراز مخالفت سازمانیافته و وجود گروههای مخالف قانونی (بشیریه ١٣٨٣، ص ٢٧)
و نهایت اینکه دموکراسی نیاز به گفتوگوی ملی و تبادل نظر چندجانبه محترمانه دارد و باید تلاش کرد تا نظر مخالفان نیز شنیده شوداینجا.