دنیای ماندلا سیاه و سفید نبود ؛
وقتی از او(ماندلا) میخواهند رئیسجمهور شود میگوید آمادگی ندارم، اما وقتی خرد جمعی او را مجبور میکند، قبول میکند که فقط یکبار رئیسجمهور باشد که دیدیم در اوج محبوبیت هم از قدرت کنارهگیری کرد
روز سهشنبه،
بنیاد باران یکصدوسومین نشست ماهانه خود را با موضوع «نلسون ماندلا، سودای گذشت و
بردباری» در مرکز دایرهالمعارف اسلامی برگزار کرد. احمد موثقی،
استاد اقتصاد سیاسی، بهعنوان اولین سخنران این نشست با بیان اینکه بُعد فرهنگی
شخصیت نلسون ماندلا بسیار مهم است، گفت: «ما باید این ذهنیت را داشته باشیم که
مدار صلح و مدارا و محبت و عشق که در جنبشهای صلح در سطح جهان وجود دارد، از
گاندی و نلسون ماندلا الهام میگیرند». او گفت: «تفکر گاندی و ماندلا ریشه در سنت دارد.
این دو، هم اندیشه مدرن دارند و هم پستمدرنیسم در اندیشه آنها دیده میشود. تعبیر گاندی در مورد مدارا و دوستداشتن دیگران و دشمن،
جالب است. او میگوید همه ادیان برای حقیقت است و حقیقت هم واحد است، اما ما به
طور نسبی به آن دسترسی داریم. همه از حقیقت بهرهای بردهاند و با آن است که میشود
از مفهوم مدارا و گفتوگو بهره برد».
این استاد دانشگاه افزود: «از نظر
گاندی و ماندلا، مدرنیته یعنی پیداکردن «خود»، کرامت انسانی و استقلال. اینهاست که کمک میکند انسان،
آزاد و مستقل پرورش پیدا کند، اما پیداکردن «خود» به بسترها و ساختارها هم ارتباط
دارد. در گفتمان
نلسون ماندلا «عقل و عشق» بههم میرسند».
او گفت: «نگاه گاندی و ماندلا از
اثبات «خود» فراتر میرود و ما بهعنوان کشوری درحالگذار به این نگاه احتیاج
داریم. ما در مرحله مبارزه اجماع داریم، اما بعد از پیروزی و استقلال، بر سر منافع
و منابع به مشکل میخوریم. ما باید بتوانیم بر سر منافع ملی هم با هم کنار
بیاییم». او در پایان گفت: «رفتار گاندی و ماندلا یک نوع دموکراسی درونی است. وقتی
سلطه هست، چه فرقی میکند که سیاه قدرت داشته باشد یا سفید. اساسا باید بساط سلطه
را حذف کرد».
پیوند «اخلاق و سیاست»
ماندگارترین
میراث ماندلا
جاوید قرباناوغلوی هم بهعنوان سخنران بعدی این نشست،
گفت: «رئیس دولت اصلاحات در مصاحبهای به این نکته
اشاره داشتند که کاری که نلسون ماندلا کرد را میتوان با رفتار فتح مکه از سوی
پیامبر مقایسه کرد. این نکتهای است که تابهحال کسی به آن اشاره نکرده است».
او با طرح این سؤال که «ماندلا چگونه
ماندلا شد»، عنوان کرد: «او در باتلاق متعفنی به نام آپارتاید شکل گرفت و تبدیل به
تأثیرگذارترین شخصیت صد سال اخیر شد».
سفیر سابق ایران در آفریقایجنوبی با
بیان اینکه شخصیت ماندلا از سه عامل شکل گرفته است، گفت: «او در فرهنگ و ارزشهای
قبیلهای که تا ١٨سالگی در آنجا زندگی میکرده، با نحوه رهبری مبتنیبر اغنای مردم
آشنا میشود. آشنایی دوم او
با فرهنگ غربی است. ماندلا در هفتسالگی وارد مدرسه میشود و تحتتأثیر نظم و
انضباط غربی و دانش قرار میگیرد». جاوید اوغلوی گفت: «سومین عامل هم زمانی است که او وارد دانشگاه میشود و با جنبشهای
اعتراضی که با آپارتاید مبارزه میکردند آشنا میشود که باعث شد او کمکم تبدیل به
یک مبارز و چریک شود».
او افزود: «البته باید نلسون ماندلای
پیش از زندان را هم بشناسیم. او در آن زمان وارد بحثی طولانی با کنگره آفریقا میشود
و از رهبر کنگره میخواهد که وارد فاز نظامی شویم. ماندلا بعدها علت رویآوردن به
خشونت را یک عنصر بازدارنده در برابر آپارتاید عنوان میکند».
سفیر سابق ایران با بیان اینکه «از
بزرگان شنیدهایم که حکمت در دین لزوما برای پیامبران نیست»، گفت: «فرهنگ صلحطلب
قبیلهای و شبهدموکراسی موجود در ماندلا در زندان شکوفا شد و او را تبدیل به درخت
تنومندی به نام نلسون ماندلا کرد. او بعد از حدود ٢٠ سال تحمل زندان، حتی آزادی
مشروط خود را رد کرد، اما بعد از آزادی میگوید که میخواهم سفیدپوستان هم در قدرت
باشند و البته به حرف خود عمل میکند».
او افزود:
«وقتی از او میخواهند رئیسجمهور شود میگوید آمادگی ندارم، اما وقتی خرد جمعی او
را مجبور میکند، قبول میکند که فقط یکبار رئیسجمهور باشد که دیدیم در اوج
محبوبیت هم از قدرت کنارهگیری کرد».
جاوید قربان اوغلی در پایان گفت:
«دنیای نلسون ماندلا در عرصه سیاستورزی اصلا سیاه و سفید نبود. ماندلا معتقد به
مصالحه بود و از هیجانات مقطعی پرهیز میکرد. ماندگارترین میراث او هم پیوند اخلاق
و سیاست بود. او همیشه بیکینه بود و حتی کینه دشمنان را به دل نگرفت. او همیشه میگفت
باید انتقادپذیر بود و اعتقاد داشت باید عقل و عشق را با هم داشت. گذشت و مدارا جزء
شخصیت اصلی او بود که باعث شد جامعه آفریقا را از یک مصیبت نجات دهداینجا».