ماجرای دادگاه لاهه و دکتر مصدق ،درسهایی برای امروز
دکتر مصدق در آن زمان چون پای منافع ملی در میان بود تمامی قوای داخل کشور و افکار عمومی و مردم را بسیج کرد تا از این نیرو استفاده کند و بهخوبی هم موفق شد این کار را انجام دهد. از سویی دیگر استفاده از وکلای خبره بینالمللی در اینگونه دعاوی حقوقی بینالمللی بسیار کارساز است. این دو تجربه را همچنان میتوان به کار بست.
یوسف مولایی- استاد حقوق بینالملل
ماجرای «لاهه» موضوع روشنی بود، مبنی بر اینکه محاکم بینالمللی برای رسیدگی به دعاوی بین دولتها صالح هستند. در موضوع شکایت انگلیس از ایران در ماجرای ملیشدن صنعت نفت، طرف اصلی قرارداد و در واقع طرف اصلی دعوی یک شرکت انگلیسی به نام برتیشپترولیوم بود؛ بنابراین دادگاه بهطور ذاتی صلاحیت نداشت. البته در دادگاه مباحث دیگری هم مطرح شد که ارتباط مستقیمی با موضوع صلاحیت دادگاه نداشت؛ اما محور اصلی دفاعیات ایران بر رد صلاحیت دیوان بینالمللی دادگستری برای رسیدگی به چنین پروندهای استوار شد. دکتر مصدق در دفاع از حقوق ملی ایران از تریبون دادگاه لاهه استفاده کرد؛ البته او وارد مباحث ماهیتی هم شد و مسائلی مهمی را مطرح کرد. مرحوم دکتر مصدق حتی وارد جزئیات قرارداد شرکت انگلیسی با ایران هم شد و اشاره کرد که آن شرکت به بسیاری از تعهدات خود نیز عمل نکرده است؛ برای مثال گفت آن شرکت حتی از پرداخت همان سود اندکی که باید به ایران واگذار میشد هم سر باز زد. در واقع مرحوم دکتر مصدق از فرصت دیوان برای افشاگری علیه شرکتها و دولتهایی که حق و حقوق ایران را ضایع میکردند استفاده کرد. آقای دکتر مصدق دادگاه لاهه را تبدیل به فرصتی تاریخی برای ایران کرد. ایشان از قبل هم آمادگی لازم را برای حضور در دادگاه داشت، فضای بینالمللی را بهخوبی میشناخت و بر مباحث حقوقی و سیاسی ماجرا کاملا مسلط شده بود. مرحوم مصدق با شناخت کامل وارد دادگاه شد و به بهترین نحو موفق به بیان مطالبی شد که درباره آن فکر شده بود. از سوی دیگر آقای رولن، حقوقدان برجسته بلژیکی هم به شایستگی تاکتیک دفاعی ایران را پیش برد. مشکل اصلی اینگونه محاکم این است که ما مدعی بودیم دیوان صلاحیت رسیدگی به این دعوی را ندارد؛ اما این خود دیوان بود که باید به این تشخیص میرسید. به همین دلیل موضوع بسیار ظریف بود و ما باید لایحه دفاعیه را هم در بخش صلاحیت و هم در ماهیت موضوع تهیه میکردیم که اگر دادگاه به هر دلیلی صلاحیت خود را برای رسیدگی تأیید کرد بتوانیم در ماهیت موضوع بهدرستی از خود دفاع کنیم. آنچه مشخص بود ما به قصد گرفتن حکم عدم صلاحیت دادگاه، پای به میدان گذاشتیم و میشد حدس زد که موفق میشویم؛ اما از آنجا که تا آن روز چنین سابقهای وجود نداشت، برخی در این زمینه شک و تردیدهایی داشتند. موضوعی که ما امروز با آن درگیر هستیم بحث دو میلیارد دلار ایران است که توسط محاکم داخلی آمریکا مصادره شد. این موضوع تفاتهای ماهوی با ماجرای دادگاه لاهه در زمان دکتر مصدق دارد. در محاکم بینالمللی قضات شخصیت مستقل حقوقی دارند و حتی نباید همملیت با طرفین دعوی باشند. در موضوع اخیر یک دادگاه داخلی آمریکا اقدام به این کار کرده و ماهیت دو پرونده با هم متفاوت است؛ اما درسهایی هم میتوان از عملکرد مرحوم دکتر مصدق در دادگاه لاهه گرفت. چندیپیش رئیسجمهور و دیگر مقامات دولتی اعلام کردند موضوع دو میلیارد دلار را به محاکم بینالمللی میبرند. البته من در جریان نیستم مقدمات این کار انجام شده یا خیر؛ اما میتوان از تجربیات گذشته استفاده کرد. مرحوم دکتر مصدق در آن زمان چون پای منافع ملی در میان بود تمامی قوای داخل کشور و افکار عمومی و مردم را بسیج کرد تا از این نیرو استفاده کند و بهخوبی هم موفق شد این کار را انجام دهد. از سویی دیگر استفاده از وکلای خبره بینالمللی در اینگونه دعاوی حقوقی بینالمللی بسیار کارساز است. این دو تجربه را همچنان میتوان به کار بستاینجا.