تقدم مصالح اسلام بر <<خلافت>>در نگاه شیعیان واقعی(استاد مطهری)
علی کسی بود که به خاطر مصالح عالیه اسلامی از طلب خلافت دست کشید و با رقبا همکاری نزدیک کرد. پس امروز قطعنظر از ظواهر و قوالب و بردن نامها و صلوات و سلامها و لعن و نفرینها، هرکس که طرز فکرش طرز فکر رعایت مصالح عالیه اسلامی است شیعه است
مسلک و مذهب، روحی دارد و قالب و ظاهری. آنچه مشخص آن مذهب است همان روح است نه ظاهر و قالب. اگر ظاهر عوض شد و روح باقی بود، شخصیت آن مسلک و مذهب باقی است و تجلیات آن مختلف است. ولی اگر روح عوض شد، شخصیت آن مسلک و مذهب از بین میرود هرچند ظواهر محفوظ باشد. بالابرنده و پایینبرنده، روح و معناست نه ظاهر و قالب.
دعوت پیغمبران، روحی و معنایی دارد و ظاهر و قاب و اسمی. «اسلام» همان روح دعوت همه انبیاست: ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما. همینطور است تشیع و تسنن. بلاشک روحی که در علی علیهالسلام و عده خاص دیگر که به نام شیعه او معروف شدند موجود بود، غیر از روحی بود که در دیگران بود. وقتی که ما به مکتب اسلامبینی علی نگاه میکنیم و او را در مقام و موقف و موقع تحزبها و دستهبندیها مطالعه میکنیم و دیدگاه او را نسبت به خلافت مورد توجه قرار میدهیم، میبینیم مکتب او مکتب «شقوا امواج الفتن بسفن النجاه» است، مکتبی است که در جواب کسانی که میگویند چرا تو زودتر در طلب خلافت و احقاق حق خود بیرون نیامدی میگوید: آیا سزاوار بود که من بدن پیغمبر را بگذارم و دنبال این کار بیایم؟ آیا من کاری که راجع به قرآن دارم بگذارم و دنبال این کار بیرون بیایم؟ مکتبی است که میگوید این خلافت در نظر من از این کشف کهنه بیارزشتر است «الا ان اقیم حقا او ادفع باطلا». پس مکتب اسلامبینی علی، مکتبی است که به خلافت به نظر مقدمی و عَرَضی نگاه میکند و اصل را حفظ نوامیس و قوانین و مقررات اسلامی (و از آن جمله وجوب حفظ وحدت و احتراز از ایجاد شکاف و اختلاف مسلمین) میداند. اهمیت علی به این است که حقیقت یعنی مقررات اسلامی را بر همهچیز مقدم میشمارد. این است گوشهای از روح علوی. ولی اکنون در میان کسانی که خود را شیعه مینامند، سخن خلافت موضوعیت پیدا کرده به طوری که وحدت اسلامی و سایر نوامیس مقدس اسلامی فدای این بحث و جدل شده و میشود. ولی علی کسی بود که به خاطر مصالح عالیه اسلامی از طلب خلافت دست کشید و با رقبا همکاری نزدیک کرد. پس امروز قطعنظر از ظواهر و قوالب و بردن نامها و صلوات و سلامها و لعن و نفرینها، هرکس که طرز فکرش طرز فکر رعایت مصالح عالیه اسلامی است شیعه است.اینجا
(این مطالب از دفاتر یادداشتی انتخاب شده است که تاکنون منتشر نشده و در جلد ١٥ یادداشتهای استاد مطهری خواهد آمد.)