بازرگان را باید نمادی از جمع سنت و مدرنیته ایران شمرد
در سیاست حق قهر نداریم :
بازرگان در مقام اپوزیسیون درس بزرگی را الگو شده است.او هیچگاه با قدرت مدار قهر نکرده و هیچ وقت باب مذاکره را نبسته و هرگز از صندوق رای ناامید نشده است
مهندس مهدی بازرگان را باید نمادی از جمع سنت و مدرنیته ایران شمرد
که نقد وتعریف این تلفیق، خود چارچوبی دیگر میطلبد.... زندگانی این شخصیت که در
پیچ مهم تاریخ معاصر ایران زحمت تغییر سلطنت به جمهوری را برعهده گرفت و امید به
دولت از مردم برخاسته را در دل ایرانیان زنده کردرا باید هرساله بازخوانی و مرور
کرد که تجربههای او درس امروز ماست.بازرگان بر بام اتاق سیاست در ایران ایستاد
وخوب دیده شد و نامش بلند آوازه ماند. این بر بام ایستادن، اورا از آنچه که در
خانه سیاست میگذشت کمی غافل کرد. او به افق نگاه میکرد و امید به تعقل وصبر و
اقدامات بدون هزینه و هیجان و افراط را برای ما سفارش میکرد، ولی کسانیکه در
اتاق سیاست گردهم آمده بودند راهی دیگر را برای کشور هموار میکردند. همین افراطیگری
و هیجانات انقلابی سبب شد راه بازرگان بعد از تسخیر سفارت آمریکا از همراهی با شیب
انقلاب جدا شده و ازیک رهبر انقلابی تبدیل به یک مصلح اجتماعی و سیاسی شود...
1-
اسلام منهای معصوم آیا
ضامن سعادت جامعه خواهد بود؟
پاسخ مثبت بازرگان و
همفکرانش سبب شد بعد از فوت آیت ا... بروجردی دعوتی تازه را از رهبران دینی و
مذهبی شیعه بهوجود آورند که در قالب یک نشست تاریخی، گروهی از روحانیون و ملی -
مذهبیهای دهه چهل ایران، افق روشن و امید بخشی را برای مذهبیهای پر ادعاوبی
تجربه بهوجود آوردند که در گام اول باید مرجعیت شیعه بازتعریف وشرح وظایف جدیدی
برایش بهوجود آورد.گوهر گمشده ولی شب چراغ این طیف، جواهر خود را در سال ۴۲ کشف کرد و نگاه و اندیشه
و گفتار و رفتار آیت ا... حاج آقا روح ا... خمینی، همان شخصیتی بود که تعریف
زعامت فقهی و مرجعیت دینی بعد از غیبت معصوم را دستخوش تغییر اساسی کرد که دیگر یک
مفتی مسائل فردی و روزمره قانع به صوم وصلاه نبود، بلکه بنیان یک حکومت و سازمان
مبتنی بر ارزشهای دینی را در فکر و عمل میپروراند.
2-
آیا سلطنت اصلاح پذیر است؟
گفتار و کردار مهدی
بازرگان نشان میدهد که او مبارزی اصلاح طلب است و هرگزاز روشهای براندازی در
مقابله با حکومت استفاده نکر ده... احترام به قانون درس زندگانی بازرگان است که
حلقه مفقوده اصلاح طلبی ایرانی است.... قانون چه مشروطه و چه
اسلامی (چه بد و چه خوب) محتاج احترام عملی است نه التزام شعاری، همه در ذیل قانون
گنجانده و تعریف شوندو شاه مملکت سلطنت کند نه حکومت. همه تلاش بازرگان بود. این
جمله ماندگار محاکمه اوست که گفت: این آخرین صدایی است که
در ذیل قانون اساسی با شما صحبت میکند و صدای بعد تفنگ و خشونت و سقوط خواهد بود،
که شاه نشینان مملکت دیر این دعوت را شنیدند.
3-
آیا دانشگاه مسجد میخواهد؟
تعهد و تخصص و تقدم
کدامیک. سوال صدساله کشورمان است که توان تعادل بین این دورا هیچکس نداشته است.
دانشگاه تهران نمادی دارد که یادگار مهندس بازرگان است و آن مسجدی است که با ساخته
شدنش زنگ هشداری را باید برای حکومت شاه به صدا در آورد که عدد نمازگزاران دانشجو
چگونه افزوده و محتاج مسجد شدهاند واین خلاف سیاست مذهب زدایی پهلوی اول و سکولار
بودن پهلوی دوم بود. ورود مسجد به دانشگاه اتفاق بزرگی بود که نهادینه شدن
سکولاریسم را در محیط دانشگاه هدف گرفت و ایدئولوژی را اندیشه نوین مراکز آکادمیک کرد.
فارغ از درستی و یا اشتباه بازرگان در این تجمیع و جابهجایی باید گفت سند تبدیل
سکولاریسم به ایدئولوژی را بازرگان با ساخت مسجد دانشگاه تهران رسمی کرد.
4-
تعبد علت میخواهد؟
تفسیر دین به علم تجربی
و بشری کهگاه نام توجیه هم پیدا میکرد، شیوه به یادگار مانده تفکری است که امثال
بازرگان شاگرد و مروج ونظریهپرداز آن شدند. «مطهرات» نمونه مهم این اندیشه
است که فهرست اسباب طهارت شرعی را توضیح یابی و معادل سازی میکرد و همین نگاه سبب
شد که در اعتقادات دایره اختیارات معصوم به غیرمعصوم رسید و در فقه حق استنباط از
متخصص خارج شد و در یک سرازیری خطرناک ایدئولوژی امثال سازمان مجاهدین خلق مشتری
پیدا کرد. کاریکاتور شدن دین امروز ما از همین جا آغاز شد که از دین منفعت امروزه گزینش شد
و بهجای دوره ولایت ۲۵۰ ساله، قیام 6 ماهه حسینی تعریف امامت شد و بهجای سلمان فارسی،
ابوذر نماد اصحاب پیامبر و بهجای نماز، جهاد اولویت فروع دین قرار گرفت. همتی که
روحانیت متخصص دین تلاش کرده بودند ایجاد یقین در خلق کنند که حکم از خدا صادر شده است تبدیل
به فلسفه احکام و علل تشریع شد که هیچگاه در فقه سنتی شیعه علت، سبب تشریع نبوده
است.
5-
اخلاق مستقل از دین
است؟
بازرگان اگر در
اعتقادات و نگاهش به احکام دچار چالش است، اما در اخلاق مرد سرآمدی است که ادب و
تواضع و احترام به مخالف، همیشه شاخص ارزشمند زندگانی اوست. اخلاق روح کالبدی است
که توسط عقیده و رفتار دینی ساخته شده است.... حیات از سلامت جسم و
نشاط روح تضمین میشودو رسیدن به روح حیات، نباید غفلت از سلامت جسم را بهانه شود.
برای مخالف زندگی خواستن، گوهر اخلاق در سلوک سیاسی و اجتماعی است که در سده اخیر
بازرگان در گفتار و رفتار، این درس را تمرین کرد و به دیگران آموزش داد. هرگز دست
به اسلحه نبرد و هیچگاه پرونده اسرار رقیب را افشاگری نکرد... سکوت صحیح و کلام
کوتاه و سیاست را به طنز آمیختن، نشان میدادکه بازرگان اخلاق را مقدم بر قدرت میداند
و قدرت بر مدار اخلاق برایش مهمتر از تحکیم قدرت به هر قیمت است.
6-در سیاست حق قهر
نداریم؟
بازرگان در مقام
اپوزیسیون درس بزرگی را الگو شده است.او هیچگاه با قدرت مدار قهر نکرده و هیچ وقت
باب مذاکره را نبسته و هرگز از صندوق رای ناامید نشده است. بهعنوان خیانت از دوره
قدرتش نام میبرند، اما در انتخابات مجلس شرکت میکند. در سیبل توهینها و تهمتها
قرار دارد، ولی هر روز در کرسی نمایندگی مینشیند. روزنامه و تریبونهای رسمی فحش
میدهند، لکن در یک نطق قبل از دستور همه را به جوک تبدیل میکند. اولین رد صلاحیت
استصوابی را مناسب شخصیت او اعمال میکنند، بازهم روز ثبت نام کاندیداتوری، به
وزارت کشور مراجعه میکند. صدا و تصویرش سانسور میشود، اما مینویسد تا آینده تاریخ
«ولاالضالین» را بخواند. مشاور نیست، نصیحت امام المسلمین را فراموش نمیکند.
بازرگان مرد امید ما ایرانیان است که قهر و جدایی را هرگز تجربه نکرد...
7-بازرگان بر بام خانه
سیاست ایران ایستاد
وی دوهوای این بام را
تجربه کردولی از طرف دیگر بام برزمین نیفتاد، البته هرکه بامش بیش برفش
بیشتر.بازرگان ملی - مذهبی ایران بیست و یک سال است که ماندگار تاریخ شده و حسرت
تکرار سلوک وگفتار خود را بردل نشانده ولی حتی مخالفان زمانش آرزوی لبخند و تلخند
اورا دارند. قدردان بازرگانهای زمان خود باشیماینجا.
سعید صدوقی مازندرانی/ پژوهشگرعلوم حوزوی/1394/10/25