تاجیک :سیاست ما بی منطق و ماقبل مدنی است!!
ما زمانی که هنوز یک جامعه بسیط و عقبمانده و مکانیکی بودیم، خواستیم بازی حزبی را در عرصه و ساحت سیاست تجربه کنیم. اما چون فاقد یک فرهنگ سیاسی مدنی بودیم، تحزب ما به سرعت تبدیل به تزاحم و تضاد شد
محمدرضا تاجیک
در گفتوگو با سایت کلید ملی از احزاب سخن گفته است. او در این مصاحبه میگوید:
حزب از یک منظر، یک نوع نهاد سیاسی- اجتماعی است؛ اما این نهاد - از نظر من- آن
زمان که در قالب حزبی قرار میگیرد، دیگر ایستا نیست، بلکه پویا و بالنده است. به
بیان دیگر، حزب از نظر من، یک قاب و قالب متصلب و همیشگی ندارد، یک قاب و قالب
سترون نیست، بلکه یک قاب و قالب منعطف است که میتواند به اقتضای شرایط و به
استلزام وضعیتها و موقعیتهای متفاوت، از امکان انعطاف و استعداد انطباق برخوردار
باشد. با این بیان میخواهم بگویم که حزب از نظر من، یک نهاد ناآرام است که تلاش
دارد کنشهای مختلف سیاسی را در درون خود به یک نوع آرامش، نظم و سامان برساند.
پس، نهاد حزبی، یک نهاد ارگانیکی و نه مکانیکی است. نهادی است که هر لحظه خود را
ترمیم و تکمیل و بازتولید میکند، هر لحظه خود را «نو نو» میکند (توجه دارید که
این لحظه یک لحظه معنادار تاریخی است). تعریف و تصویر یک قالب خشک برای احزاب، که
باوجود تغییر زمانه، تاریخ، نیازها، سیاست و سیاستورزی، کنشگران سیاسی و اشکال
قدرت، ثابت و لایتغیر باقی میماند با منطق بازی حزبی و سیاسی همخوانی ندارد. به
نظر من، قالبهای مرسوم حزبی، بسیار شکننده هستند و نمیتوانند بار سنگین سیاست و
سیاستورزی پیچیده مدرن و پسامدرن را بر دوش بکشند. ما نیازمند حزب به مثابه یک
نهاد دینامیک و ارگانیک هستیم که بتواند بار سیاست و سیاستورزی و کنش سیاسی را در
شرایط متحول و متکثر امروز بر دوش بکشد.
تاجیک در مورد ناکامی ایران در مقوله
تحزب میگوید: ما برخلاف انسان غربی که نخست فرهنگ سیاسی را شکل داد و در بستر یک
فرهنگ سیاسی بالغ، بالید و بالنده شد، دفعتا نوعی پرتابشدگی به مرحله کنش بعد از
فرهنگ سیاسی داشتیم. بنابراین بدون اینکه فرهنگ سیاسی مبتنی بر بازی حزبی و بازی
تکثر و تفاوت را در جامعهمان نشت و رسوب دهیم، خواستیم بازی حزبی و تحزب را تجربه
کنیم. قبلا گفتهام، باز هم تکرار میکنم، بازی سیاسی یا بازی حزبی، پیچیدهترین
بازی جمعی است که تاکنون بشر تجربه کرده است. به بیان دیگر، این بازی خاص جوامع
پیچیده و ارگانیک با فرهنگ سیاسی غنی است، نه جوامع ماقبل سیاست و مدنیت و
مکانیکی. ما زمانی که هنوز یک جامعه بسیط و عقبمانده و مکانیکی بودیم، خواستیم
بازی حزبی را در عرصه و ساحت سیاست تجربه کنیم. اما چون فاقد یک فرهنگ سیاسی مدنی
بودیم، تحزب ما به سرعت تبدیل به تزاحم و تضاد شد. ما با بازی حزبی، دگرها و هویتهای
متکثر را به رسمیت نشناختیم، صداهای متکثر را به رسمیت نشناختیم، دگراندیشی را به
رسمیت نشناختیم، بلکه هر حزب ما تبدیل به یک قدرت توتالیتری شد که جز در حذف رقبای
خود نمیکوشید. خب، از ذات نایافته از هستیبخش چگونه میتوان انتظار هستیبخشی
داشت؟ مردمی که هنوز از این فرهنگ سیاسی و مدنی و دموکراتیک بهره نبردهاند، چگونه
میتوانند تجربهای موفق در عرصه بازی حزبی داشته باشند؟ همینجا بگویم، بازی حزبی
مبتنی بر یک نوع عقلانیت است. منطق این بازی، اساسا منطق عقلایی است. چنین
عقلانیتی نیز در میان ما شکل نگرفت. چه اتفاقی افتاد؟ تاجیک میگوید: بازی حزبی ما
به سرعت به یک بازی احساسی، شخصی، شخصیتی و ایدئولوژیک تبدیل شد. به همین علت بوده
و هست که اگر شخصیتهای ما از میان حزب برخیزند، حزب نیز از میان برمیخیزد. سومین
مسئله این بود که در جامعه ما هنوز سوژه سیاسی متولد نشده است. پس، چگونه میشود بازی
سیاسی داشت قبل از آنکه سوژه سیاسی داشت. بازی حزبی ما، افزون بر فرهنگ، تابعی از
سیاست ماست. به نظر من، سیاست جاری در جامعه ما، سیاست بیمنطق و ماقبل مدنی است.
سیاست تقریبا بیصورت و بیسیرتی است. لذا هرکس میتواند در منزلت و شأن سیاستورز
ظاهر شود. تقریبا هیچحد و حدود و شناسه موثق و معتبر و قابل اجماعی در عرصه سیاست
ما نیست که در پرتو آنان بتوانیم سره از ناسره سیاسی را تشخیص دهیم و بدانیم چه
کنشی سیاسی است و چه کنشی سیاسی نیست. چه کسی سیاستمدار و سیاستورز است و چه کسی
نیست. ما یک فضای بسیار گنگ و گیجی در عرصه سیاست داریم که هیچ منطق و نظم خاص و زیرینی
ندارد. در چنین فضایی نمیشود انتظار داشت که احزاب شناسههایی متفاوت از سیاست
جاری داشته باشند. آنان لاجرم باید به رنگ زمینه درآیند، تا به رسمیت شناخته شده و
وارد بازی سیاسی شوند. با این وصف، معتقدم اگر میخواهیم بازی سیاسی موفق و مدنی
داشته باشیم و از احزاب بالغ و رشیدی برخوردار باشیم، اولا، باید به زیرساخت سیاسی
سامانی بدهیم و ثانیا، ساحت سیاسی را مزین به نوعی فرهنگ سیاسی توسعهیافته و
عقلایی کنیم. اگر این بستر و زیرساخت فراهم نشود، هر کنشی به نام بازی حزبی در
جامعه ما «ره به ترکستان» خواهد برداینجا.