مطهری از اندیشه های استاد مطهری می گوید
علی مطهری: این جمله که «تصمیم نظام است و نباید حرفی بزنیم» یعنی چه؟
البته علیرغم اینکه ایشان (شهید مطهری )در آن دوره به جرم سخنرانی علیه شخص شاه زندانی شد، بعد از آزادی، ایشان را از ادامه تدریس در دانشگاه منع نکردند. برخلاف امروز که ما طرف را بیچاره میکنیم و نه تنها فرد را از دانشگاه اخراج میکنیم، گاهی اجازه تحصیل به فرزندان او را هم نمیدهیم،
ولایت فقیه در اندیشه شهید مطهری، ولایت ایدئولوژی و مکتب است نه ولایت مطلقه شخص/ اصولگرایی به شکلی که در بعضی وجود دارد، قابل دوام نیست؛ برخی اصولگرایی را به معنای تعطیلی عقل گرفتهاند/یک عده میگویند اگر کسی مدافع آزادی بیان بود باید مدافع آزادی فردی به معنای غربی هم باشد.
اندیشهها و سخنان برآمده از تفکر استاد را تاب نیاوردند و با چند گلوله به حیات مادیاش خاتمه دادند. اما اندیشه و کتابهای استاد شهید همچنان از گزند آن تیرها در امان مانده است. اکنون بعد از سه دهه فرزندش، علی، نیز در مسلک سیاست، مسیر متفاوتی را از همقطاران خود در پیش گرفته است، تا آنجا که برخی همکارانش هم او را تحمل نکردند و در مجلس به سویش حملهور شدند. کمی پس از آنچه در پارلمان پیش آمد، در شیراز با لشکر موتورسواران به پیشوازش رفتند چراکه از نطق ناگفته او ابا داشتند.
علی مطهری، نماینده جنجالی دوره هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی، در سالگرد شهادت پدر در گفتوگو با خبرگزاری آنا از دشمنیهای جریانهای مختلف با اندیشههای شهید مطهری و تعارضهای برخی رفتارهای امروز با آن اندیشهها سخن گفته است. .
قبل از انقلاب چه جریانها و گروههایی مخالفان اصلی و جدی شهید مطهری بودند؟
سه گروه به طور جدی با شهید مطهری مخالفت میکردند. یکی کمونیستها که از سال 1331 که کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم منتشر شد یک کینهای نسبت به شهید مطهری پیدا کردند. همچنین از حدود سال 1350 به بعد، گروههای مسلمانی که گرایش مارکسیستی داشتند، مثل سازمان مجاهدین خلق، با ایشان دشمنی پیدا کردند و شهید مطهری را مانع راه خود میدانستند. گروه مخالف دیگر ناسیونالیستهایی بودند که بر ایرانیگری و جدا کردن راه ایران از اعراب اصرار داشتند و بر این عقیده بودند که اسلام به عنوان بیگانه وارد ایران شده است و ما باید به فرهنگ باستانی خودمان برگردیم. اینها هم جزو گروههایی بودند که با ایشان خیلی دشمنی داشتند؛ به ویژه بعد از انتشار کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران. در میان قشر متشرع هم افرادی بودند که برخی نظریات شهید مطهری را نمیپسندیدند و با ایشان مخالفت میکردند. میتوانیم بگوییم که این افراد متحجران و قشریهایی بودند که در موارد مختلف با شهید مطهری به مخالفت برخاستند. مثلا بعد از چاپ کتاب مسئله حجاب یا زمانی که شهید مطهری درباره اصلاح سازمان روحانیت مقاله نوشت یا انتقاداتی که ایشان در مورد تحریفات در واقعه تاریخی کربلا مطرح کردند این گروه مخالفتهایی داشتند. رژیم شاه هم طبیعی است که از مخالفان ایشان بود. در سال 42 و در جریان قیام پانزده خرداد شهید مطهری بازداشت شد و مدتی زندان بود و بعد از آن خیلی روی ایشان حساس بودند. البته علیرغم اینکه ایشان در آن دوره به جرم سخنرانی علیه شخص شاه زندانی شد، بعد از آزادی، ایشان را از ادامه تدریس در دانشگاه منع نکردند. برخلاف امروز که ما طرف را بیچاره میکنیم و نه تنها فرد را از دانشگاه اخراج میکنیم، گاهی اجازه تحصیل به فرزندان او را هم نمیدهیم، شهید مطهری بعد از قضیه 15 خرداد به تدریس خود ادامه داد. فقط بعدها در مسئله ارتقای مرتبه علمی ایشان از دانشیاری به استادی مانع ایجاد کرده بودند که آن هم آنگونه که ما شنیدیم در یک جلسهای که رئیس وقت دانشگاه تهران، آقای پروفسور رضا، حضور داشت، وقتی شهید مطهری را دانشیار دانشکده الهیات معرفی کردند، رئیس دانشگاه تهران تعجب کرد و گفت چطور ایشان دانشیار هستند؟ آقای مطهری که استاد همه ماست که گفته بودند به خاطر مسائل سیاسی مانع ارتقای رتبه علمی ایشان شدهاند، و خود پروفسور رضا پیگیر شده بود و رتبه استادی را که سالها قبل باید به ایشان میدادند اعطا کردند.