وبلاگ اندیشه ، محمد گرمابی

سیاسی-اعتقادی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۴۰ ب.ظ

نامه پدری که دینش را به خاطر پسرش فروخت

نامه گلایه آمیز پدری که دینش را به دنیای پسرش فروخت!

وبلاگ > جعفریان، رسول - نامه مربوط به 350 سال پیش است. گلایه پدری از پسر، به خاطر این که همه زحمات او را برای عالم شدن بر باد داده و او را سخت رنجانده است.

امشب یک نسخه نجومی را ملاحظه می کردم. صفحات نخست آن مملو از یادداشت های مختلف نجومی و پزشکی و غیره بود. اما در لابلای این یادداشتها و به عبارت بهتر  در حاشیه آن، مالک نسخه که منجمی به نام محمد صادق منجم است، بسال 1085 یادداشتی خطاب به فرزندش نوشته و از برباد رفتن زحماتش برای عالم کردن این فرزند سخت گلایه کرده است. او از کسانی که بعدها به این نسخه دسترسی دارند خواسته است تا این متن را محو نکنند و الا به لعنت خدا و رسول گرفتار خواهند شد.
محتوای این نامه، حاوی شکایت او از فرزندش است که در طول سالیان نهایت لطف را در حق او کرده، تمام تلاشش را برای خدمت به وی و این که عالم نجوم شود بکار برده، اما متاسفانه این بچه به قول پدر، «بی غیرت»، همه آن زحمات را به باد داده و رنجش سخت پدر را فراهم کرده است!
نکته مهم این است که پدر دو بار تاکید می کند که به خاطر آن بچه، دینش را به دنیا فروخته و بر آن بوده است تا او فردی فاضل و عالم شود، اما همه آن صرف مال و تضییع عمر بی نتیجه بوده است.
و حالا، آخر عمری که از وی ناامید شده، دو خواسته را مطرح کرده است. نخست این که بعد از مردن، فکری برای نماز و روزه های از دست رفته او بکند و دوم نعش را به عتبات فرستد و تهدید کرده که اگر چنین نکند، در روز محشر، با او خصمی خواهد کرد.
البته دو سطر اول نامه، نجومی محض است، اما دقیقا بعد از آن متن نامه شروع می شود. دو کلمه از نامه هم محو شده که البته چندان مهم نیست و مطلب روشن است. مطلب دو سطر اول این است: «در درجات و بروج مقتدره و غیر ذلک از مدخلها رجوع به کتاب «مدخل کبیر» ابی معشر بلخی و «نوادر القضاء»‌ مومی الیه باید کرد که هر دو کتاب، نفیس و معتمدٌ علیه و مسائل کثیر الفایده دارد».

و اما نامه که بلافاصله دنباله آن دو سطر آمده:

اگر تو ای پسر بی غیرت من، غیرت بهم رسانی و الاّ این جانها که من از برای تو کندم، و زحمت بی نهایت کشیدم، همه لغو خواهد بود؛ و به جهت خاطر و محبت تو، در تصحیح کتب نجومی و سعی در منجم شدن و طالب علم شدنِ غیر علم نجوم نیز، و جان و عمر و مال خود را فدای تو کردن، اگرچه خسر الاخره شدم، و دین خود را به جهت دنیای تو فروختم، نهایت مطلب، [هدف] من که منجم شدن و فاضل شدن و فهمیده شدن تو بود تا حال تحریر که پنجم شهر صفر سنه خمس و ثمانین و الف 1085 است حاصل نشد، و مع هذا قدر من ندانستی تا نهایت رنجش از تو بهم رسانیدم، و بعد از موت من خواه فاضل و منجم و معقول و صاحب غیرت شده باشد و خواه خر نافهمیده مرا چه حاصل.
ای کاش مرا حق ـ سبحانه و تعالی ـ مواخذه و عذاب به جهت فروختن دین خود به دنیای تو نکردی، و همین [یعنی تنها] تأسف من به صرف مال و تضییع عمر خود بودی.
این چند کلمه به جهت آن قلمی شد که اگر بعد از موت من تو را ندامت از رنجانیدن من حاصل شود، و محبت های من که نسبت به تو کردم، هرگز از هیچ پدری نسبت به هیچ پسر خود مثل این به عمل نیامده، بخاطرت رسد، به جهت من نماز و روزه قضاء بخری در تمامی عمر من، و نعش مرا به عتبات عالیات بفرستی، و به جهت من ردّ مظالم بدهی، و اگر نه من با تو در یوم «یفرّ المرء من اخیه و امه وابیه و صاحبته و بینه» خصمی خواهم کرد بتو... [دو کلمه محو شده]
...
این نوشته ها را حک کند یا بشوید یا این ورق را از این کتاب بیرون کند، عمداً و سهواً به لعنت خدا و نفرین سید الانبیاء و ائمه هدی و سیدة النساء و ملائکه مقربین و باقی انبیاء مرسلین صلوات الله علیهم اجمعین گرفتار شود. کتبه محمد صادق      

(آقای محمد صادق شما به گفته خودتان قصدتان از فروختن دینتان این بوده که از پسرتان حمایت کنید تا عالم شود اما کجایید ببینید که امروز خیلی از علما دینشان را برای حمایت از کسانی می فروشند که هیچ ربطی به آنها ندارند مگر اینکه بگوییم این فروش ،فقط برای حفظ جایگاه خودشان است که اگر این طور باشد مشخص می شود که از همان اول دینی نبوده که فروخته شود ) خدا به خیر کند!!اینجا

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۰۵
محمد گرمابی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی