مروری بر مواضع آیت الله مصباح یزدی در باره دولت اعتدال:
از تمجیدهای شگفتانگیز دوره احمدینژاد تا مخالفت مبنایی با روحانی
آیتالله مصباح در وصف و حمایت از احمدینژاد :«وجود مقدس ولی عصر(عج) مشغول دعا برای این فرد بوده و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب وی مشحون کرامات و معجزات بوده است»
این چهره محافظهکار مخالف دولت یازدهم که روزگاری در وصف و حمایت از محمود احمدینژاد هرآنچه توانست از مقدسات و کرامات غیبی و فضائل معنوی مایه گذاشت و دستورات اجرایی رئیس دولت را همردیف با حکم خدا قرار داده بود، این روزها منتقد تند حسن روحانی شده است و به شدت از رئیسجمهور اعتدالگرا انتقاد میکند.
در انتقاد از روحانی فرموده اند:«برخی بیکار و دچار توهمات هستند و مدام غصه دین و آخرت مردم را میخورند، نه دین را میدانند چیست و نه میدانند آخرت چیست اما همیشه غصه آخرت را می خورند.
آیتالله محمدتقی مصباحیزدی، اگر چه در سالهای پایانی عمر دولت محمود احمدینژاد منتقد وی شده بود، اما بیگمان، همگان تعریف و تمجیدهایی شگفتانگیز و دفاع بیحد و حصرش از احمدینژاد، سکوت در برابر مشکلات فراوان و فاجعههای آن دوران و هجمه به منتقدان دولتهای نهم و دهم را بهخوبی بهیاد دارند –البته اگر جناب ایشان نیز به یاد داشته باشد- اما انگاری شکست آیتالله و یارانش در انتخابات 24 خرداد، سخت بر آنها گران آمده و با گلویی بغضآلود و دلی پرکینه به دنبال انتقام و جبران آن ناکامی هستند.
سایت خردادنیوز در ادامه مطلب خود نوشته است: حامی و پشتیبان سرسخت سالیان دراز احمدینژاد، این روزها منتقد تند حسن روحانی شده است و به صراحت و شدت از رئیسجمهور اعتدالگرا انتقاد میکند. بعد از روی کارآمدن دولت یازدهم، کمتر سخنانی از مصباح منتشر شده است که وی، دولت اعتدال را از گزند نقد و کنایههای تند خود در امان گذاشته باشد.
این چهره محافظهکار مخالف دولت یازدهم که روزگاری در وصف و حمایت از محمود احمدینژاد هرآنچه توانست از مقدسات و کرامات غیبی و فضائل معنوی مایه گذاشت و دستورات اجرایی رئیس دولت را همردیف با حکم خدا قرار داده بود: «از زمانی که حکم رییسجمهور از سوی ولیفقیه تنفیذ میشود اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست.» حالا که دوران دولت مورد علاقه و حمایتش گذشته و گفتمان و نامزدهای از نظر وی اصلح، در انتخابات ریاستجمهوری 24 خرداد 92 نیز با «نه» قاطع مردم روبرو شدهاند، لب به انتقاد و مخالفت گشوده و علیه دولت برآمده از رای مردم چنان با تندی میتازد که انگاری این دولت؛ کشور را به بیراهه برده و تا سرحد سقوط کشانده، بنابراین احساس منجیبودن به وی دست داده تا بلکه کشور و انقلاب را که به ظن وی به دست «نامحرمان» افتاده است، نجات دهد.
دینت را از کجا گرفتهای؟
مصباحیزدی که حامی قرائتی تند و خشن از اسلام است و با جمهوریت نظام نیز میانه خوبی ندارد، اخیراً بهصورت تلویحی، در انتقاد از سخنان اخیر حسن روحانی، رئیسجمهور گفته است: «از همان روزی که امام (ره) در پاریس بود، بسیاری- چهبسا از سر خیراندیشی – از امام (ره) خواستند تند و سخت برخورد نکنند، چرا که آنها روحیه برخورد نداشتند، و میخواستند راحتطلبی خود را با صلح و مدارا حفظ کنند و هرگز اجتماع و تظاهرات را برنمیتافتند، چه برسد به جان دادن.»
آیتالله مصباح روزگاری در وصف و حمایت از احمدینژاد گفته بود «وجود مقدس ولی عصر(عج) مشغول دعا برای این فرد بوده و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب وی مشحون کرامات و معجزات بوده است»، اما اکنون در انتقاد ار روحانی که گفته بود «برخی بیکار و دچار توهمات هستند و مدام غصه دین و آخرت مردم را میخورند، نه دین را میدانند چیست و نه میدانند آخرت چیست اما همیشه غصه آخرت را می خورند. دولت دینی خیلی دولت خوبی است ولی دین دولتی را نمیدانم. دین را نباید به دست دولت بدهیم... دین دست علما، حوزهها، مراجع، صاحبنظران، فرهیختگان و دلسوزان است و آنها باید دین را تبلیغ کنند و دولت باید حمایت و کمک کند.»، گفته است «باید از وی پرسید مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفتهای؟ از فیضیه یا از انگلستان؟» وی همچنین نگران «نفوذ نامحرمان در انقلاب شد» و اظهار داشت: «برخی مسئولین به گونهای رفتار میکنند که زمینه عملی شدن این هشدار امام(ره) را فراهم کنند. جدایی دین از سیاست و بیان این مطلب که دین وظیفه روحانیت است، نه دولت، همان شعار جبهه ملی است که متأسفانه امروز از سوی برخی مسئولین عمامه به سر مطرح میشود.» نکته جالب در اینجاست که مصباح از کسی میپرسد دینت را از کجا یاد گرفتهای که بیشک در تاثیر و سابقه شفاف و درخشانش، در دفاع از اسلام و روحانیت و انقلاب اسلامی هیچ کسی نمیتواند شبههای وارد کند. تعریف محرم و نامحرمان انقلاب از نظر آیتالله نیز همانند نامزدهای از نظر وی اصلح و مطلوب برای ریاستجمهوری، داستانی غمانگیز و عبرتآموز دارد؛ چه آنکه یکیاشان شد «بزرگترین خطر از صدر اسلام تاکنون» و دیگری با نه قاطع مردم روبرو شد. اما کو کسی که از تاریخ و گذشته و تجربههایش درس بگیرد؟
اتهام «نادانی» و مردمفریبی» به دولت اعتدال
مصباحیزدی که حامی سیاست خارجی تهاجمی محمود احمدینژاد بود و در برابر عوامفریبی، بحرانها و مشکلات آن دوران سکوت اختیار کرده بود، دولت تدبیر و امید را به «نادانی» و «مردمفریبی» متهم کرده و انگاری که از تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و ایجاد رفاه برای مردم ناخشنود است، به تندی میگوید: «اینکه عدهای بگویند دولت وظیفهای برای دین مردم ندارد، بلکه وظیفه دولت فقط برداشتن تحریمها و آن هم نه با مقاومت، بلکه از راه دیپلماسی است، برخلاف خط امام(ره) است. مگر امام(ره) برای تحریم و اقتصاد قیام کرد؟ مگر این همه شهید برای شکم و تحریم جان خود را فدا کردند؟... آیا این عده فکر میکنند مردم نمیفهمند و سرشان نمیشود؟ آیا فکر میکنند ... میتوانند مردم را فریب دهند؟ مردم متوجه میشوند که دشمن در برابر وادادگی مسئولین، جلوتر آمده و پرروتر میشود، اما برخی از مسئولین هنوز نفهمیدهاند.»
آنچه در واکنش مصباح به سخنان رئیسجمهور قابل تأمل است، تاکید وی بر مسئلهای غیرواقعی و تصور و تفسیری غلط از اظهارات رئیسجمهور است. زیرا رئیسجمهور نه گفته است که دولت وظیفهای برای دین مردم ندارد و نه گفته که تنها وظیفه دولت برداشتن تحریمها از راه دیپلماسی است. بلکه آنچه رئیسجمهور بر آن تاکید دارد؛ نکوهش دخالت در امور خصوصی مردم و تلاش برای رفع گرفتاریها و مشکلات کشور بدون تنش و درگیری با جهان است. رئیسجمهور معتقد است که دولت نمیخواهد و نباید مثل هشت سال گذشته که بارها دین ابزاری برای رسیدن به اهداف و منافع جناحی و شخصی و توجیه عملکرد دولت قرار گرفته بود، ارزشهای دینی و مذهبی را وسیلهای برای توجیه سیاستها و برنامهها قرار داد که اگر مسئولان در عملکرد خود دچار اشتباه و یا شکست شوند، این ناکامیها به پای دین و مذهب نوشته و باعث کمرنگ شدن ارزشهای دینی در افکار عمومی شود. آیا مصباح نتیجه هشت سال عملکرد دولتی که مدعی بود «پول یارانهها پول امامزمان است و یقیناً امامعصر(عج) اجرای موفق طرح را هدایت میکنند» و از «هالهٔ نور» سخن میگفت و مدعی «ارتباط با آخرالزمان و غیب» بود و مسائل مدیریتی کشور را به امور مقدس ربط میداد، را ندیده که چنین از اظهارات منطقی و دلسوزانه رئیسجمهور خشمگین میشود و به تندی سخن میگوید؟ حاصل دین دولتی را مردم بهخوبی در دوره احمدینژاد مشاهده کردند اما پرسش در اینجاست که؛ آیا آیتالله هنوز عواقب و هزینه کشاندن مقدسات و امام عصر(عج) به پای دولت احمدینژاد برای اسلام، روحانیت و نظام را متوجه نشده است؟
انتقادات مبنایی نسبت به دولت
انتقاد پدر معنوی محمود احمدینژاد از دولت حسن روحانی تازگی ندارد، چهآنکه وقتی سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای با آیتالله ملاقات کرده بود؛ وی بدون آنکه به بلندشدن دیوار بیاعتمادی بین مردم و دولت، ایجاد شکاف و نابرابریهای اجتماعی و خدشهدارشدن عزت ملی و کرامت شهروندان در دوران احمدینژاد اشارهای داشته باشد، با ابراز نگرانی از «پدیدآمدن سوءظن و کماعتمادی نسبت به دولت جدید»؛ گفته بود «ما انتقادات مبنایی نسبت به دولت داریم که مربوط به موضوع مذاکرات هستهای نیست. نگرانی اصلی ما از این است که سیاستهای فرهنگی دولت که نظیر سیاست تساهل و تسامح دولت اصلاحطلبان است، زمینه را برای فتنهای خطرناکتر از فتنه 88 فراهم کند.»
متهم کردن رئیسجمهور به «دروغگویی»
وی در سخنان دیگری نیز در واکنش به سخنان رئیس جمهور درباره برخی منتقدان توافقنامه ژنو، با متهم کردن رئیسجمهور به «دروغگویی» و «قسیالقلب» خواندن وی، گفته بود: «اینها می گویند انتقاد را دوست داریم اما دروغ می گویند، طاقت یک جمله را ندارند... دنبال راحتی خیالی نروید؛ این رفاهی که به شما وعده می دهند دروغ است و به آن نخواهید رسید؛ اگر هم برسید به چه قیمتی؟ عزت مردم را میفروشید، خونهای هزاران شهید را ... به باد می دهید تا این که چند روزی چند دلاری که از پولهای خودتان است را به شما بازگردانند؛ زهی خیال باطل! آنهایی که قسیالقلب هستند میگویند شما را چه به اقتصاد و سیاست؟ بیسوادها.»
کمی از آن و کمی از این میشود اعتدال
مصباح یزدی همچنین در سخنرانی دیگری گفته بود: «میگویند فرهنگ باید آزاد باشد و مردم هر کتابی میخواهند باید بخوانند... مهمترین انحرافات فرهنگی کشور از کسانی ناشی شده است که تحصیلکرده انگلیس و بعد آمریکا و فرانسه بودهاند... میگویند در مذاکرات با لحنی سخن بگوییم که آنها بگویند این دولت خوبی است ... ما باید ببینیم این میانه چه کاره هستیم و برخی میگویند که اعتدال میکنیم، نه به آن شوری شور، نه به این بینمکی. نه همهاش اسلام ناب و نه همهاش فرهنگ آمریکایی، کمی از آن و کمی از این و این میشود اعتدال.»
با 500 هزار رأی بیشتر مالک کشور نمیشوید
عضو مجلس خبرگان رهبری در جمع گروهی از دانشجویان بسیجی نیز با کنایه به میزان آراء حسن روحانی، رئیسجمهور منتخب مردم و بدون اشاره به آراء نامزد مورد حمایت خود، سعید جلیلی، با بیان اینکه "دیکتاتوری محض در هیچ جا شاید وجود نداشته باشد" تصریح کرد: «به عقیده ما در دوران غیبت نیز آنکه اشبه به معصوم یعنی ولایت فقیه است باید حاکم جامعه باشد، این اصول باید باور ما باشد نه اینکه وقتی با 500 هزار رأی بیشتر آورد خیال کند مالک کشور است و اختیار همه چیز به دستش است.»
انتقاد از حقوق شهروندی و مقایسه روحانی با بنیصدر
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در دیدار با اعضای هیئت رئیسه دانشگاه دفاع ملی نیز به انتقاد از تدوین «منشور حقوق شهروندی» در دولت تدبیر و امید پرداخت و بدون اشاره به ساختارشکنیهای رئیس دولت مورد حمایتش در هشت سال گذشته که علیرغم انتقادات مراجع و علما و دلسوزان نظام و انقلاب، وی و همفکرانش به دفاع از او میپرداختند، اظهار داشت: «بسیار مایه تأسف است که برخی از کسانی که مسئولیتی در کشور دارند، عدم پیشرفت در علوم انسانی را وجود برخی خط قرمزها... میدانند. پایه ایدئولوژیک فتنه 88 در لندن شکل گرفت. اگر امروز نیز بحث حقوق شهروندی مطرح میشود که در آن بهائی و مسلمان، انقلابی و ضد انقلاب برابرند، از همان تفکر ناشی میشود. لذا باید احساس خطر کرد وقتی بعد از گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی، عالیترین مقام کشور بعد از رهبری، سخنی بگوید که بنیصدر هم جرأت گفتن آن را نداشت.»
بت آزادی را باید شکست
محمدتقی مصباح یزدی همچنین آمریکا را پرچمدار حرکتی خواند که «بتی از آزادی ساخته تا همه پرستش کنند» و توصیه کرد: «در شرایط کنونی باید ایستادگی و مقابله کرد و بت آزادی را شکست و قدم در راه صحیح گذاشت.»
بیاعتقادی به رأی مردم
مصباح که بارها اعلام کرده است به رأی مردم اعتقادی چندانی ندارد، بعد از انتخابات 24 خرداد نیز با تکرار این عقیده، در نقد برخی اظهارات رئیسجمهور گفته است: «متأسفانه برخی باورشان این نیست که حکم اسلامی مقدم بر رأی مردم است. وقتی به دلیل اختلافهای حزبی و جناحی عدهای برای کسب قدرت نیازمند جلب رأی اقلیتها میشوند پس از پیروزی نسبت به برخی مسائل فرهنگی بیتفاوت خواهند شد.»
حامی و پشتیبان جدی دولتهای نهم و دهم و پدر معنوی جبهه پایداری که نامزدهای اصلح و مورد حمایتش در انتخابات ریاستجمهوری با اقبال مردم مواجه نشدهاند، اکنون در نقش اپوزیسیون دولت تدبیر و امید ظاهر شده و هرازچندگاهی که بر منبر و پشت تریبون میرود، شدیدترین انتقادها را نصیب دولت اعتدال و بهخصوص رئیسجمهور منتخب مردم میکند. در کنار آیتالله، شاگردان و پیروان وی نیز در زمره سرسخترین مخالفان دولت اعتدالگرای حسن روحانی هستند. اعضای جبهه پایداری که هرچند وقتی به پیش استاد خود روانه میشوند تا از رهنمودهای وی بهرهمند شوند، بیگمان سازمانیافتهترین و سرسخترین گروه مخالف دولت تدبیر و امید هستند که اعضای آن از تریبونهایی که در اختیار دارند، تاکنون بهصورت فراوان و بهشدت از دولت اعتدال، نه تنها به انتقاد و مخالفت صرف اکتفا نکرده، بلکه به کارشکنی، دروغپردازی و جعل خبر نیز بارها اقدام کردهاند.
اگر آیتالله مصباح و یارانش پیوندهای ناگسستنی با دولت مهرورزی محمود احمدینژاد داشتهاند و در تمجید و دفاع از آن، از هیچ کوششی دریغ نمیکردند، اکنون با دولت تدبیر و امید زاویههای تندی دارند و بیشک آسمان و ریسمان به هم میبافند تا بلکه سنگی در مسیر تلاش دولت یازدهم برای حل مشکلات مردم بیاندازند. وقتی به صراحت با جمهوریت نظام، آزادیهای قانونی و حقوق شهروندی، بهبود وضعیت اقتصاد و رفع گرفتاریهای اقتصادی مردم مخالفت میکنند و خواهان ادامه تنش و چالش هستهای با جهان بینالملل هستند، آیا چیزی بهجز برخلاف منافع ملی و مردم حرکت کردن از سوی آیتالله و یارانش به اذهان متبادر میشود؟
شاید مصباح و حلقهای حامیانش منافع مردم و عزت ملی و کرامت شهروندی را در چیزهایی غیر از رفاه و آرامش و ثبات برای مردم و جامعه میدانند اما مردم آگاهند و خود سرنوشت خود را برمیگزینند و البته حرجی نیست از هجمه و حملات کسی که عاقبت دولت موردحمایتش شد «بزرگترین خطر از صدر اسلام تاکنون» و گفتمان و فرد اصلح موردنظرش برای ریاستجمهوری، در انتخابات از کسی شکست خورد که شعارش« اعتدال و تدبیر و امید» بود و آیتالله مصباح نیز «انتقادات مبنایی» نسبت به دولتش دارد. مصباح آنچنان که عملکردش نشان داده است یک سیاستمدار نیست و همان بهتر که فارغ از جناحبندی و رقابتهای سیاسی، به مباحث عقلی و فلسفی که سالها بدان مشغول بوده است، بپردازد.
رئیسجمهور هم دغدغه دین مردم را دارد و هم دغدغه مشکلاتشان
در این میان برکسی پوشیده نیست –بجز اقلیتی افراطی- که رییسجمهور منتخب مردم که لباس روحانیت نیز بر تن دارد، هم دغدغه دین و مذهب دارد و هم نگران رنج و مشکلات مردم است. بنابراین اگر میگوید باید مردم را با زبان نرم و مهربانی به بهشت دعوت کنیم نه با زور و خشونت، سخن بیراهی نیست. اما برخی گمان میکنند دربان بهشت هستند و مامور بردن مردم به آنجا، ولو به زور و شلاق. گویا که این افراد هنوز متوجه نشدهاند که با زور و فشار و ارعاب نمیشود مردم را به سعادت و بهشت هدایت کرد. بهنظر میرسد انتقادهایی که از اظهارات رئیسجمهور میشود نیز بیشتر مخالفتهایی از سر دعواهای جناحی و رقابتهای سیاسی است؛ فردی که رئیسجمهور را قبول ندارد و انتقادات مبنایی به تفکر او دارد، هرقدر هم با او گفتوگو شود، او باز بر طبل مخالفت خواهد کوبید و راه خود را خواهد رفت. عملکرد و اظهارات رئیسجمهور نیز شفاف و گویا است و برداشتها و تفسیرهای دلخواه و اشتباه از اظهارات وی تنها از سر خصومت سیاسی است.
دولتی که مخالفان برای شکستش، برنامهریزی گستردهای تدارک دیدهاند و تمام امکاناتشان را بسیج کردهاند، برای حل مشکلات کشور راه سختی در پیش دارد که تنها با حمایت همهجانبه مردم امکانپذیر است.اینجا