وبلاگ اندیشه ، محمد گرمابی

سیاسی-اعتقادی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۶ ب.ظ

اندیشه وعمل سیاسی امام فخر رازی

اینکه گفته شده است که فخررازی منکر وجود ذهنی است به طور مطلق صحیح نیست چون او در المباحث المشرقیة که مهم‌ترین کتاب اوست، صریحاً به وجود صورت ذهنیه اعتراف می‌کند.

فخرالدین محمد بن عمرو بن حسین بن حسن طبرستانی رازی معروف به امام فخر رازی و ابن الخطیب، در بیست و پنجم رمضان سال 544 هجری در ری متولد شد و در روز اول شوال سال 606 هجری در هرات فوت کرد. او در ری، در خانواده‌ای اهل علم که اصالتاً از طبرستان بودند، به دنیا آمد.

فخر رازی همانند زکریای رازی به سراسر ایران سفر کرد. ابتدا نزد پدر تلمذ کرد و پس از مرگ وی نزد مجدالدین گیلانی بهره جست. سپس به همراه استادش به مراغه و خراسان رفت و با آثار بوعلی سینا آشنا شد. سپس به ماورالنهر سفر کرد و نزد غیاث‌الدین و برادرش شهاب‌الدین که از سلاطین غور بودند،‌ تقرب حاصل کرد.
وی که در تمام مدت عمر تألیف، تصنیف و موعظه می‌کرد و می‌گفت: من متأسفم که هنگام صرف غذا از اشتغال به کسب علم و معرفت باز می‌مانم. او تا پایان عمر در هرات بود و با لقب «شیخ الاسلام» خدمت کرد.
* شخصیت
او فقیه،‌ متکلم، مفسر، فیلسوف، پزشک و خطیب ذی فنون بود. ذهنی فوق‌العاده جوّال داشت و تألیفاتی گرانبها در فلسفه دارد که مهم‌ترین آنها شرح اشارات و تنبیهات و شرح عیون الحکمه ابن سینا و کتاب المباحث المشرقیة است. به تعبیر ابن خلدون، غزالی و رازی برای رد فلاسفه از روش خود فلاسفه بهره جسته‌اند. لذا او با بهترین اسلوب و با حسن سلیقه و تنظیم و تبویب، توانست در مقابل فلاسفه بایستد.
به تعبیر شهید مطهری اگر چه فخر رازی شخصاً آرا و نظریات مثبت فیلسوفانه قابل توجهی نداشت اما نظریات منفی و تشکیکات او در اصول مسلم فلاسفه تأثیر فراوانی در پیشرفت مسائل فلسفی داشته است.
شهرزوری که خود روش حکمای اشراقی را پسندیده بود، علیه رازی می‌گوید: با این که فخرالدین در علم و فلسفه در حکمت تصنیف و تألیف داشته و در مدت حیات خود مشغول تدریس آن بود، در عداد فلاسفه به شمار نمی‌آید و اشکالات او هم ناشی از کج فهمی و عدم فهم کلمات آنهاست.
* معرفت
فخررازی علم را امری اشراقی توصیف کرده که از منبع فیض سرچشمه می‌گیرد. البته مقصود او نظریه نوافلاطونی نیست بلکه حصول معرفت به استعداد یا قابلیت نفس در کسب علم منظور است. او نظیر افلاطونی تذکری بودن معرفت را نمی‌پذیرد، زیرا نفس در نظر وی محدث و مخلوق در زمان است و لذا نمی‌تواند مقدم بر بدن باشد.

اینکه گفته شده است که فخررازی منکر وجود ذهنی است به طور مطلق صحیح نیست چون او در المباحث المشرقیة که مهم‌ترین کتاب اوست، صریحاً به وجود صورت ذهنیه اعتراف می‌کند.
* خدا در زبان فخر رازی
در زبان فارسی لفظ خدای را به کار می‌برند. این کلمه در اصل «خود آی» است که «خود» دال بر ذات و «آی» به معنای آمدن است. خدای یعنی آنکه به نفس خویش در وجود آمد. پس کلمه خدای همان واجب‌الوجود در لسان فلاسفه است.
در نهایت رازی عمری را در پیکار با جنبه عقلانی فلسفه یونان به سر برد. تشکیک فخررازی و حمله شدید بر فلسفه مشاء،‌زمینه ترویج اشراقیان و صوفیان را هموار کرد. امام فخر رازی در نزدیک کردن علم کلام به علوم و حتی تصوف که آثار کلامی خود را به آن چاشنی می‌زد نقش برجسته‌ای ایفا کرد.


علم سیاست به عنوان یک دانش مستقل در اندیشه فخر رازی جایگاهی ندارد ،ایشان در دانشنامه ای که به فارسی نوشته در اصل به تکرار سخنان غزالی متوسل شده وخلاصه ای از عقاید سیاستنامه نویسان را با عناصری از سیاست واقع گرا وفرصت طلبی سیاسی درهم آمیخته است .

او در اصل سوم از اصول علم سیاست معتقد است تنها ریاستی که می تواند به اصلاح ذات البین عامۀ مردم بپردازد ریاست خلفا وپادشاهان است

در اصل اول علم سیاسات قائل به مدنی الطبع بودن انسان است ومبنای تحلیل سیاسی خود را خلیفه ی خدا یعنی پادشاه قرار می دهد .وخلافت نزد او عبارت است از شخصی که به واسطۀ سیاست او مردمان بر یکدیگر ظلم نکنند ،پس پادشاه خلیفۀ خداست وهمان طور که دل رئیس مطلق بدن است پادشاه هم رئیس مطلق جامعه است .

اوسیاست را جزء صناعات می آورد وصنعت سیاست را برترین صناعات می داند به سه دلیل :1-چون منفعت سیاست عام است 2- الت کسب سیاست یعنی عقل وارشاد غیبی شریف است پس سیاست هم شریف است 3-محل تصرف سیاست نفوس .ارواح آدمیان است وجوهر انسانی که از همه شریف تر است .

در اصل هشتم سیاسات :سیاسات را به دونوع فاضله وناقصه تقسیم می کند ومنظور از فاضله با ابهاماتی که دارد سیاستی است که به نظم مصالح عباد در امر معاش ومعاد بپردازد .

سیاست ناقصه ؛سیاستی که نقیض فاضله است که در آن تمسک به جور است واز طرف رئیس مطلق که بندۀ حرص وهوا است اداره می شود

ایشان پادشاه زمان یعنی علاء الدین خوارزمشاه را دارای جمیع خصال آرمانی وظل الله می داند .

در کل اندیشه سیاسی ایشان توجیه سلطنت موجود است.

کلمات کلیدی:اندیشه سیاسی -علاء الدین خوارزمشاه-خدا -فلسفه-فخر رازی

                                                                         محمد گرمابی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۶
محمد گرمابی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی