وبلاگ اندیشه ، محمد گرمابی

سیاسی-اعتقادی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۴۳ ب.ظ

شعر تنز (دو تصادف)

دو تـصـادف

دو  تـصادف  به  زندگی  کردم

یک تصادف سبک یکی سنگین

اولی  آن  تصادفی  که  مرا

در رهی روی داد با ماشین

بستری گشتم ومدامم بود

یک پرستار  شوخ  بر  بالین

مدتی شادمان وخوش بودم

تا که بهبود جستم وتسکین

گشـتـم  اندر  تـصـادف  دیـگر

متصادف به سینه ای سیمین

این تصادف وسیله ای گردید

که  شد  آخر  به  ازدواج قرین

بـهـر   مــن   از   تصـادف   اول

خاطراتی به جاست بس شیرین

لیـک  آه  از  تـصـادف  دوم

که عذاب است وناله ونفرین
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۱۹
محمد گرمابی

تصادف

نظرات (۱)

انشالله که تصادف دوم هم ناله و نفرین نباشه و زندگیتون همیشه شیرین باشه!
طنز معنی دار و با مزه ای بود البته برای اونایی که از تصادف دوم ناراضی هستن که انشالله تعدادشون زیاد نیست!!!
http://hegzaco.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی