ارتباط با اهل کتاب
.
الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلٌّ لَّهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ ۗ وَمَن یَکْفُرْ بِالْإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿مائده٥﴾امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ و (همچنین) طعام اهل کتاب، برای شما حلال است؛ و طعام شما برای آنها حلال؛ و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.
خوردن غذاى
اهل کتاب
در این آیه که
مکمل آیات قبل است ، نخست میفرماید:((امروز آنچه پاکیزه است براى شما حلال شده و
غذاهاى اهل کتاب براى شما حلال و غذاهاى شما براى آنها حلال است .))
(الیوم
احل لکم الطیبات و طعام الذین اوتوا الکتاب حل لکم وطعامکم حل لهم ).
در اینجا چند
مطلب است که باید مورد توجه قرار گیرد:
1 - ذکر حلال بودن ((طیبات )) با اینکه قبل
از این روز هم حلال بوده ، به خاطر این است که مقدمه اى براى ذکر حکم طعام اهل
کتاب باشد.
2 - منظور از ((طعام اهل کتاب )) که در این
آیه حلال شمرده شده است چیست ؟.
در تفسیر على
بن ابراهیم از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که درباره آیه فوق چنین فرمود:
عنى
بطعا مهم هاهنا الحبوب و الفاکهة غیر الذبائح التى یذبحون فانهم لا یذکرون اسم
الله علیها:
((منظور از
طعام اهل کتاب حبوبات و میوه ها است ، نه ذبیحه هاى آنها زیرا آنها هنگام ذبح کردن
نام خدا را نمى برند.)) <1>
و روایات
متعدد دیگرى که در جلد 16 وسائل الشیعه در باب 51 از ابواب اطعمه و اشربه صفحه 371
مذکور است دقت در آیات گذشته نشان مى دهد که (تفسیر طعام به غیر ذبیحه )
به حقیقت نزدیکتر است ، زیرا همانطور که امام صادق (علیه السلام ) هم در روایت فوق
اشاره فرموده ، اهل کتاب غالب شرائط ذبح اسلامى را رعایت نمى کنند، نه نام خدا را
مى برند و نه رو به سوى قبله حیوان را ذبح مى کنند و هم چنین پایبند به رعایت سایر
شرائط نیستند چگونه ممکن است در آیات قبل چنین حیوانى صریحا تحریم شده باشد و در
این آیه حلال شمرده شود.
در اینجا چند
سؤ ال پیش مى آید:
نخست اینکه
اگر منظور از طعام غذاهائى غیر از گوشت است اینها که قبلا حلال بوده است ، آیا قبل
از نزول آیه خریدن گندم و یا حبوبات دیگر از اهل کتاب مانعى داشته ! در حالى که
همواره داد و ستد در میان مسلمانان و آنها وجود داشته است !
پاسخ این سؤ
ال با توجه به یک نکته اساسى در تفسیر آیه روشن مى شود و آن اینکه آیه در زمانى
نازل شد که اسلام بر شبه جزیره عربستان مسلط شده بود و موجودیت و حضور خود را در
سراسر شبه جزیره اثبات کرده بود، بطورى که دشمنان اسلام از شکست مسلمین مایوس بودند،
در اینجا محدویتهائى
را که در
معاشرت مسلمانان با کفار قبلا وجود داشت و بخاطر همانها، رفت و آمد با آنان ،
میهمانى کردن آنها و یا میهمان شدن نزد آنان ممنوع بود، مى بایست بر طرف گردد، لذا
آیه نازل شد و اعلام داشت امروز که شما موقعیت خود را تثبیت کرده اید و از خطر آنها
بیم ندارید محدودیتهاى مربوط به معاشرت با آنان کم شده است مى توانید به میهمانى
آنها بروید و نیز مى توانید آنها را میهمان کنید و همچنین میتوانید از آنها زن
بگیرید (هر کدام با شرائطى که اشاره خواهد شد).
، درکل هم غذا شدن با آنها در صورتى که غذایشان از گوشتهاى ذبیحه
خودشان تهیه نشده باشد و یقین به نجاست عرضى (نجس شدن با مثل شراب یا آبجو و مانند
آنها) نداشته باشیم مى توان با آنها هم غذا شد.
خلاصه اینکه
آیه فوق در اصل ناظر به رفع محدودیتهاى پیشین درباره معاشرت با اهل کتاب است ،
گواه بر آن این است که مى فرماید: ((غذاى شما هم براى آنها حلال است )) یعنى
میهمانى کردن آنها بى مانع مى باشد، و نیز بلا فاصله در آیه بعد حکم ازدواج با
زنان اهل کتابرا بیان کرده ، بدیهى است حکومتى مى تواند چنین توسعه اى به اتباع
خود بدهد که بر اوضاع محیط کاملا مسلط گردد، و بیمى از دشمن نداشته باشد، چنین
شرائطى در واقع در روز غدیر خم و به عقیده بعضى در روز عرفه در حجة الوداع یا بعد
از فتح خیبر حاصل گشت ، اگر چه روز غدیر خم از هر جهت براى این موضوع مناسبتر بنظر
میرسد.
ازدواج با
زنان غیر مسلمان
آیه فوق بعد
از بیان حلیت طعام اهل کتاب ، درباره ازدواج با زنان پاکدامن از مسلمانان و اهل
کتاب سخن مى گوید و مى فرماید: ((زنان پاک دامن از مسلمانان و از اهل کتاب براى
شما حلال هستند و مى توانید با آنها ازدواج کنید به شرط اینکه مهر آنها را
بپردازید.))
(و المحصنات من المؤ منات و المحصنات من
الذین اوتواالکتاب من قبلکم اذا آتیتموهن اجورهن ).
به شرط اینکه
از طریق ازدواج مشروع باشد نه به صورت زناى آشکار، و نه بصورت دوست پنهانى انتخاب
کردن .
(محصنین
غیر مسافحین و لا متخذى اخدان
). <2>
در حقیقت این
قسمت از آیه نیز محدودیتهائى را که در مورد ازدواج مسلمانان با غیر مسلمانان بوده
تقلیل میدهد و ازدواج آنها را با زنان اهل کتاب با شرائطى تجویز مى نماید.
اما اینکه آیا
ازدواج با اهل کتاب به هر صورت ، خواه ازدواج دائم باشد یا موقت ، مجاز است و یا
منحصرا ازدواج موقت جائز است در میان فقهاى اسلام اختلاف نظر است .
دانشمندان اهل
تسنن فرقى میان این دو نوع ازدواج نمى گذارند و معتقدند آیه فوق تعمیم دارد، ولى
در میان فقهاى شیعه جمعى معتقدند که آیه منحصرا ازدواج موقت را بیان مى کند و بعضى
از روایات که از ائمه اهلبیت (علیهمالسلام ) در
این زمینه
وارد شده ، این نظر را تایید مى نماید.
قرائنى در آیه
موجود است که ممکن است شاهد این قول باشد، نخست اینکه مى فرماید: اذا آتیتموهن اجورهن (بشرط اینکه اجر آنها را
بپردازید) درست است که کلمه ((اجر))، هم در مورد ((مهر
عقد دائم )) و هم در مورد ((مهر ازدواج موقت گفته مى شود))، ولى بیشتر در مورد
ازدواج موقت ذکر میگردد یعنى با آن تناسب بیشترى دارد، و دیگر اینکه تعبیر به ((غیر مسافحین و لا متخذى اخدان )) (به شرط اینکه از راه زنا و گرفتن دوست
پنهانى نامشروع وارد نشوید) نیز با ازدواج موقت متناسبتر است ، چه اینکه ازدواج
دائم هیچگونه شباهتى با مساله زنا یا انتخاب دوست پنهانى نامشروع ندارد، که از آن
نهى شود، ولى گاهى افراد نادان و بى خبر ازدواج موقت را با زنا یا انتخاب دوست
پنهانى اشتباه مى کنند، و از همه گذشته این تعبیرات عینا در آیه 25 سوره نساء دیده
مى شود و مى دانیم آن آیه درباره ازدواج موقت است .
ولى با این
همه جمعى دیگر از فقهاء ازدواج با اهل کتاب را مطلقا مجاز مى دانند و قرائن فوق را
براى تخصیص آیه کافى نمى بینند و به بعضى از روایات نیز در این زمینه استدلال مى کنند
(شرح بیشتر در این باره باید از کتاب فقهى مطالعه شود).
ناگفته نماند
که در دنیاى امروز که بسیارى از رسوم جاهلى در اشکال مختلف زنده شده است نیز این
تفکر بوجود آمده که انتخاب دوست زن یا مرد براى افراد مجرد بیمانع است نه تنها به
شکل پنهانى ، آن گونه که در زمان جاهلیت قبل از اسلام وجود داشت ، بلکه بشکل آشکار
نیز هم !
در حقیقت
دنیاى امروز در آلودگى و بى بند و بارى جنسى از زمان جاهلیت پا را فراتر نهاده ،
زیرا اگر در آن زمان تنها انتخاب دوست پنهانى را مجاز مى دانستند، اینها آشکارش را
نیز بى مانع مى دانند و حتى با نهایت وقاحت به آن افتخار مى کنند، این رسم ننگین
که یک فحشاى آشکار و رسوا محسوب
میشود از سوغاتهاى
شومى است که از غرب به شرق انتقال یافته و سرچشمه بسیارى از بدبختیها و جنایات شده
است .
ذکر این نکته
نیز لازم است که در مورد طعام اهل کتاب ، هم اجازه داده شده که از طعام آنها خورده
شود (به شرائطى که ذکر شد) و هم به آنها اطعام شود اما در مورد ازدواج تنها گرفتن
زن از آنان تجویز شده ولى زنان مسلمان به هیچوجه مجاز نیستند که با مردان اهل کتاب
ازدواج کنند، و فلسفه آن ناگفته پیدا است زیرا زنان بخاطر آنکه عواطف رقیقترى
دارند زودتر ممکن است عقیده همسران خود را بپذیرند تا مردان !.
و از آنجا که
تسهیلات فوق درباره معاشرت با اهل کتاب و ازدواج با زنان آنها ممکن است مورد سوء
استفاده بعضى قرار گیرد، و آگاهانه یا غیر آگاهانه بسوى آنها کشیده شوند در پایان
آیه به مسلمانان هشدار داده ، میگوید: ((کسى که نسبت به آنچه باید به آن ایمان بیاورد
کفر بورزد و راه مؤ منان را رها کرده ، در راه کافران قرار گیرد، اعمال او بر باد
مى رود و در آخرت در زمره زیانکاران خواهد بود.))
(و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله و هو فى
الاخرة من الخاسرین ).
اشاره به
اینکه تسهیلات مزبور علاوه بر اینکه گشایشى در زندگى شما ایجاد میکند باید سبب
نفوذ و توسعه اسلام در میان بیگانگان گردد، نه اینکه شما تحت تاثیر آنها قرار
گیرید، و دست از آئین خود بر دارید که در این صورت مجازات شما بسیار سخت و سنگین
خواهد بود. <3>
در تفسیر این
قسمت از آیه با توجه به پارهاى از روایات و شان نزولى که نقل شده احتمال دیگرى نیز
هست و آن اینکه بعضى از مسلمانان پس از نزول آیه فوق و حکم حلیت طعام اهل کتاب و
زنان آنها از قبول چنین حکمى
اکراه داشتند،
قرآن به آنها هشدار میدهد که اگر نسبت به چنین حکمى که از طرف خدا نازل شده
اعتراضى داشته باشند و انکار کنند، اعمال آنها بر باد خواهد رفت و زیانکار خواهند
بود.
(در آخر باید این نکته را یاد آور شوم :زمانی که اسلام تثبیت شد ودیگر احتمال تضعیف ونابودی آن از سوی کفار نبود به مسلمانان دستور داده شد که با اهل کتاب ارتباطشان را بیشتر کنند که این کار به نفع مسلمانان بود ،هم می توانستند آنها را به اسلام دعوت کنند ،وهم می توانستد با برقراری روابط ومعامله با آنها قدرت اقتصادی ونظامی خود را افزایش دهند .درست همان کاری که امروزه ماباید انجام دهیم چون الان انقلاب تثبیت شده وما باید با تنش زدایی وبرقراری ارتباط وتجارت با آنها(امریکا،اروپا وقدرتهای دیگر) به تقویت خودمان بپردازیم واز قدرت آنها نترسیم چون دیگر آنها نمی توانند کاری نسبت به ما انجام دهند تا موجودیت انقلاب را به خطر بیاندازند ).
الله اعلم
منبع:تفسیر
نمونه وتفسیر مجمع البیان
پاورقی :
1-وسائل الشیعه
جلد 16 صفحه 291.
2-همانطور که در
جلد سوم تفسیر نمونه ذیل آیه 25 سوره نساء گفتیم ، اخدان جمع «خدن» (بر وزن اذن) در اصل به معنی دوست و رفیق است ولی
معمولا به دوست پنهانی از جنس مخالف و به عنوان نامشروع گفته می شود.
3-در مورد حبط و
احباط به جلد دوم تفسیر نمونه صفحه 69 ذیل آیه 217 سوره بقره مراجعه