عشق انتخابی و اختیاری
اینکه در یک لحظه نظر به زیبارویی افتد ودل بی اختیار هوایی شود ،مربوط به عشق های مجازی است .در عشق حقیقی عاشق سالها مجاهدت وتهذیب نفس می کند تا هواهای دنیوی را از دل خویش بیرون نماید ،اوبرای رسیدن به لذت واقعی از بسیاری لذت های زودگذر چشم می پوشد وبرای دل نبستن به آنها ریاضت می کشد وبا این زحمت هاست که کم کم دل انسان به نور عشق آسمانی روشن می گردد وبا تمام وجود می فهمد«رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند»بدیهی است که این مقامات پس از بلوغ عقل وعاطفه وبا اختیار انسان به دست می آید ،خلاف عشقهای زمینی که به علت کمبود محبت وپیش آمدهای غیر اختیاری به وجود می آیند .
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بـی وضـو در کوچـه لـیـلا نشست
عشق آن شب ،مست مستش کرده بود
فارق از جـام الستش کـرده بـود
سـجـده ای زد بر لب درگاه او
پُـر ز لـیـلا شد دل پُر آه او
گفت: یا رب از چه خوارم کرده ای ؟
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم میزنی
دردم از لیلاست آنم میزنی
خسته ام زین عشق ،دلخونم مکن
من که مجنونم ،تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو ولیلای تو من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا وپنـهانت منـم
سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم ونشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یکجا باختم
کردمـت آواره سـحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیـر لیلا بر نیامد از لبـت
روز وشب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر میزنی
در حریم خانه ام در میزنی (مرتضی عبداللهی )
آری عشق مطلق وآرامش در گرو انقطاع مطلق است به سوی خدا