تبار شناسی ،تنش زدایی در تاریخ اسلام
حجت الاسلام دکتر محسن الویری در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
تبارشناسی "تنش زدایی" در تاریخ اسلام
فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «هنوز از
یادها نرفته است که چهار سال پیش در غوغاآفرینی های پیشکسوتان این جریان فکری چه
شعارهای تند ضد استکباری که سر داده نشد و همانها بعدا با چه سرعتی مسیر خود را
تغییر دادند و تن به ذلیل ترین و خفت بارترین منت کشی ها برای مذاکره با استکبار
دادند و اگر درایت و دخالت رهبر معظم انقلاب نبود اکنون چه سرمستی ها که با در
آغوش گرفتن کارگزاران نظام سلطه نمی کردند.»
حجت الاسلام دکتر محسن الویری، عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم علیه السلام و
سردبیر فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ اسلام در
گفتگو با فرارو گفت: «بحث اعتدال و تنش زدائی در قلمروها و
ادوار مختلف تاریخ اسلام قابل بررسی است و اتفاقا یکی از مباحث نوپدیدی است که
تاکنون توجه بایسته ای به آن نشده است که در اینجا ما تنها بر عهد مدنی سیره پیامبر
تکیه می کنیم.»
وی ادامه داد: «نخستین آیات نازل شده بر پیامبر در زمینة جهاد در سال های نخستین
ورود پیامبر به مدینه است که آیات 216 تا 218 سوره مبارکه بقره را شامل می شود و
با کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ آغاز می شود و خداوند از وعده قانون جنگ برای
مسلمانان سخن می گوید.»
وی با بیان اینکه این آیات تجویز اولیه جنگ برای مسلمانان علیه کفار می باشد گفت:
«از سوی دیگر به کار رفتن حدود 36 بار ریشة جهد و 170 بار قتل و دیگر واژگانی
مانند حرب نشان دهندة اهمیت جهاد در اسلام است.»
وی ادامه داد: «لذا شکی نیست که اگر از تنش زدایی سخن گفته می شود به معنای نادیده
گرفتن اهمیت و جایگاه بلند جهاد در منظومه اندیشه و فرهنگ اسلامی نیست. اما ضروری
است دربارة مفهوم جهاد درنگ کرد، گرچه بی تردید یکی از مصادیق مهم جهاد مواجهه
مسلحانه با دشمن ـ چه در مقام دفاع و چه در مقام تهاجم ـ است؛ ولی شکی نیست که
مفهوم جهاد منحصر به رفتار خشونت آمیز نمی شود و نمی توان آن را تنها به مفهوم
کوبیدن بر طبل جنگ و هماورد طلبی و تحریک دشمن دانست.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «برای بررسی این موضوع مروری بر چگونگی رویارویی
پیامبر با قریش که اصلی ترین دشمن پیامبر در مکه تا پیش از فتح این شهر بودند
سودمند به نظر می رسد.»
وی تصریح کرد: «در نگاهی کلی می توان رفتار پیامبر را تبدیل مواجهه نظامی با اصلی
ترین دشمن خود به مواجهه سیاسی و کسب پیروزی در صحنه مذاکره و رفتار سیاسی و
فرهنگی تفسیر کرد و بی تردید این روند به هیچ وجه به معنای سازش پیامبر با
سردمداران کفر و شرک و ستم نیست.»
الویری گفت: «در سال دوم هجرت، غزوة بدر اتفاق افتاد. این غزوه پس از تحمل حدود 15
سال سختی از سوی مسلمانان و به عنوان یک بشارت از سوی خداوند به عنوان پاداش
مقاومت مسلمانان و با پیروزی آنها به پایان رسید و بر خلاف پاره ای از تاریخ
پژوهان حقیر شروع این غزوه را به ابتکار پیامبر و از طرف مسلمانان می دانم.»
وی ادامه داد: «در سال سوم هجرت، غزوة احد از سوی قریش به عنوان تلافی شکست غزوة
بدر آغاز شد که با شکست سنگین مسلمانان به پایان رسید و در سال چهارم، گرچه
رویارویی مستقیم بین مسلمانان و مشرکان اتفاق نیافتاد، ولی در ماجرای بئر معونه و
رجیع، مسلمانان از هم پیمانان قریش ضربه سخت خوردند.»
وی افزود: «در سال پنجم، مشرکان برای یکسره کردن کار مسلمانان سپاهی که قرآن آن را
احزاب نامیده آراستند ولی با ابتکار سلمان فارسی و حفر خندق، عملا درگیری گسترده
ای بین مشرکان و مسلمانان اتفاق نیافتاد و جز چند نبرد تن به تن از جمله نبرد به
یادماندنی و آسمانی امیرالمؤمنین علی علیه السلام با عمرو بن عبدود و چند
تیراندازی از دو طرف خندق، حادثه نظامی دیگری رخ نداد.»
این پژوهشگر تاریخ اسلام خاطرنشان کرد: «در این غزوه تدبیر سیاسی و عملیات روانی
پیامبر ستون پنجم دشمن را هم ناکارآمد کرد و موجب تفرقه بین احزاب و سرانجام فرار
مشرکان از صحنة نبرد شد.»
الویری گفت: «در سال ششم، پیامبر به دنبال نزول آیاتی از سوی خداوند، مسلمانان را
به قصد انجام عمره از مدینه بیرون برد. مسلمانان حتی مُحرِم شدند ولی مشرکان مکه
مانع ورود مسلمانان به شهر شدند و سرانجام با انعقاد قرارداد معروف به صلح حدیبیه
مسلمانان بی آنکه موفق به انجام عمره شوند به مکه بازگشتند.»
وی ادامه داد: «لذا باید گفت مدیریت پیامبر باعث شد که جنگ تمام عیار و رودرو با
مشرکین که در بدر و احد شاهد آن هستیم در سال چهارم به یک رکود و در سال پنجم به
یک مقاومتی که به درگیری نینجامید و در سال ششم به یک مذاکره و انعقاد قرارداد صلح
با مشرکین انجامید و در پی آن در سال هفتم، بر اساس یکی از بندهای صلح نامه
حدیبیه، پیامبر و مسلمانان به مکه رفتند و عمره القضاء به جای آوردند که منابع
تاریخی از پاره ای فعالیتهای پیامبر برای تبدیل جو نظامی به جو عاطفی در شهر مکه
خبر داده اند.»
وی افزود: «سرانجام در سال هشتم، به دنبال نقض یکی از بندهای صلح نامه حدیبیه
پیامبر باز با تدبیر سیاسی و عملیات روانی گسترده، موفق به فتح تقریبا بدون
خونریزی مکه شد. بنابراین مرور تاریخ اسلام به خوبی نشان گر هنر معجزه گون پیامبر
برای تبدیل فاز نظامی مواجهه با کفار و مشرکان به فاز سیاسی است.»
الویری گفت: «نکته قابل توجه این است که در ماجرای صلح حدیبیه به هنگام نگارش
قرارداد صلح، پیامبر از نوشتن "بسم الله الرحمن الرحیم" به درخواست
مشرکین چشم پوشید و حتی پیامبر از نگارش این که رسول خداست صرف نظر کرد و به جای
"محمد رسول الله" بنا به درخواست مشرکان نوشت "محمد بن
عبدالله" تا بتواند دشمن را به مذاکره راضی و وادار کند که پیامبر و مسلمانان
را به رسمیت بشناسد.»
وی ادامه داد: «به نقل منابع تاریخی در همان زمان پیش از نگارش صلح نامه حدیبیه و
پس از آن عده ای از تندروهایی که اطراف پیامبر بودند به بهانه حفظ عزت و مقاومت در
برابر دشمن و با پوشش دین و شعارهای دینی به مخالفت با پیامبر و عامه مسلمانان
پرداختند و چنین استدلال کردند که مگر این شخص رسول خدا نیست؟ مگر ما مسلمان
نیستیم؟ مگر طرف مقابل ما مشرک نیستند؟ روشن بود که پاسخ هر سه سوال مثبت بود. لذا
این افراد از این مقدمه چنین نتیجه گرفتند که: فَعَلامَ نُعطی الدَنیة فی دیننا؟،
یعنی پس چرا باید برای دفاع از دینمان به دشمن باج بدهیم؟ و چنین با خواری برخورد
کنیم.»
وی افزود: «همچنین یکی از مفاد صلح نامه، بازگشت تازه مهاجران مسلمان از مدینه به
مکه بود. معطوف به این بند هم یکی از همین تندروها می گفت که چرا باید به نزد
مشرکانی برگردم که مرا در دین و دین داری دچار زحمت می کنند؟ یعنی ظاهر مخالفت با
پیامبر در این ماجرا یک ظاهر دینی بود، هرچند به زودی نتیجه ابتکار هوشمندانة
پیامبر روشن شد و گذشت زمان نشان داد که چنین برخوردهایی تا چه اندازه سست و
شتابزده بود و تدبیر پیامبر تا چه اندازه زمینه ساز فتح بزرگ در مرحله بعد بوده
است.»
وی افزود: «همچنین در زمان فتح مکه نیز عده ای از مسلمانان فریاد می زدند که
الیوم، یوم الملحمه، یعنی امروز روز حماسه است که پیامبر مخالفت کردند و فرمودند
که بگویید الیوم، یوم المرحمه، یعنی امروز روز رحمت است.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «لذا اگر امروز کسانی بر این باور باشند که صحنة
رویارویی با دشمن در تاریخ اسلام فقط از نوع صحنة رویارویی امام حسین علیه السلام
با یزید در روز عاشوراست، اگرچه نظرشان محترم است و می توانند نظر خود را بیان و
از آن دفاع کنند، ولی همین که این افراد مخالفان نظر خود را به سازشکاری و ترس از
جهاد متهم سازند، بی تردید خطا کرده اند و مانند دیگر منکرهای معروف شده و معروف
های منکر شده در هشت سال اخیر، ارزشهای دینی را زیر پا گذاشته اند.»
سردبیر فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ اسلام تصریح کرد: «این حق برای هر دردمند دیگر
انقلاب و نظام محفوظ است که صحنة رویارویی با دشمن را به گونه ای دیگر فهم و تفسیر
کند؛ چراکه مهم این است که انسان در صحنه رویاروریی با دشمن به گونه ای
برخورد کند که بتواند بیشترین امتیاز را بگیرد.»
این پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: «اگر بازگشت یکی از صحابة خلیفة بر حق رسول خدا از
پشت خیمه دشمن در جنگ صفین به عنوان یک رویداد تلخ که نتیجه سازشکاری با دشمن بوده
مطرح می شود، بازگشت شخص پیامبر و اصحابشان از مکه با دستان خالی در حالی که برای
اجرای عمره احرام بسته بودند و مردم را با وعدة ورود به مکه تا آنجا برده بودند هم
یک عقب نشینی شیرین و مقدمة یک فتح بزرگ بود.»
وی ادامه داد: «درباره بازگشت مالک اشتر از پشت خیمه های یاران معاویه نیز آگاهان
تاریخ می دانند که ضعیف ترین و حتی غیرواقعی ترین تحلیل دربارة این رویداد آن است
که آن را به روحیه سازش پیوند دهیم. چراکه بازگشت تلخ مالک اشتر از پشت خیمه های
معاویه نتیجة خشک مغزی و جمود و تحجر بود نه ترس از دشمن و لبخند به دشمن.»
وی تاکید کرد: «بنابراین نمی توان گفت که مواجهه و مقاومت در برابر دشمن منحصر در
سر دادن شعارهای جنگ طلبانه است.»
الویری گفت: «امروز اتهام سازشکاری به کسانی که در ایام دفاع مقدس در سطوح بالای
مدیریتی حضور داشتند و در شمار افتخارآفرینان حماسه ای بزرگ بوده اند که امام بر
دستان آنها بوسه می زد، آن هم همصدا با کسانی که حتی برای گرفتن عکس یادگاری هم به
جبهه نرفتند و تنها میراث آنها از آن ایام یک چفیه غصبی (به تعبیر یکی از روحانیون
رزمنده و جانباز) است که این روزها فرصت طلبانه بر شانه می اندازند، شائبه
تبلیغاتی بودن شعار مقاومت در برابر دشمن و سوءاستفاده از احساس پاک مردم نجیب،
ایثارگر و شهادت طلب برای چند صباح ریاست ناپایدار در این دنیا را در ذهن تقویت می
کند.»
وی ادامه داد: «هنوز از یادها نرفته است که چهار سال پیش در غوغاآفرینی های
پیشکسوتان این جریان فکری چه شعارهای تند ضد استکباری که سر داده نشد و همانها
بعدا با چه سرعتی مسیر خود را تغییر دادند و تن به ذلیل ترین و خفت بارترین منت
کشی ها برای مذاکره با استکبار دادند و اگر درایت و دخالت رهبر معظم انقلاب نبود
اکنون چه سرمستی ها که با در آغوش گرفتن کارگزاران نظام سلطه نمی کردند.»
وی افزود: «لذا به نظر می رسد اگر راه آنها به نتیجه نرسید، اکنون گویی پیروان
آنها برآنند تا با تکرار همان شعارها و رفتارها و البته بر خلاف دفعه قبل، بار به
مقصد نرسیدة سلف ناصالح خود را به مقصد برسانند، ولی اگر مکر می ورزند بدانند که
مکر اولئک هو یبور.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «حقیر با همة وجود اعتقاد به مبارزة همه جانبة حق با
باطل و ضرورت پرداختن بهای دفاع از حق دارم، ولی بر این باورم که دفاع از حق بر
خلاف آن چه امروزه عده ای مطرح می کنند شکل واحدی ندارد.»
وی در پایان گفت: «امیدواریم کسانی که سابقه ای روشن و درخشان در صحنة سیاست گذاری
و مدیریت صف و ستاد ایام نورانی دفاع مقدس داشته اند و ناسازگاری خود را با نظام
سلطه عملاً به اثبات رسانده اند اکنون نیز در صحنة نبرد همیشگی با استکبار جهانی،
با رویکردی خردورزانه و مبتنی بر حکمت و مصلحت بار دیگر برگی درخشان بر عزت مردم
ما بیافزایند.»
کد خبر: ۱۵۱۸۳۲
۱۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۷:۱۳